این هفته فیلم سامورایی ملویل را دیدیم. خودبخود علاقهمند شدم در مورد ساموراییها بیشتر بدانم و اینکه چرا اسم فیلم سامورایی است. به نظرم اصل داستان به مفهوم بوشیدو یا مرامنامه ساموراییها برمیگردد. گرچه شاید شخصیت جف کاستلو (آلن دلون) لزوما با تمامی موارد مرامنامه همخوانی نداشته باشد، اما به مهمترین اصل آن بسیار نزدیک است و آن هم
Thursday, November 17, 2016
به بهانه سامورایی ملویل
Wednesday, November 09, 2016
صحنه ای از فیلم دار و دسته نیویورکی ها و انتخابات
صحنه ای از فیلم دار و دسته نیویورکی ها هست که هرگز یادم نمیره. عده زیادی مرده اند و یکی از شخصیت های سیاسی بالای سر قبر دسته جمعی ایستاده است. بعد به نفر کناری می گوید ببین چقدر رأی دارد دفن می شود. قصه آرای مردم در دوره نئولیبرال فعلی همین است. آنچه در جریان های اقتصادی دنیا در حال جریان است، سیاست های نئولیبرال است که اولین نتیجه آن ایجاد نابرابری بیشتر است. این سیاستها عملا تعداد زیادی از افراد جامعه را به فقر مطلق و نسبی کشانده است؛ به نوعی آنها را به کشتن داده است. به طرز غریبی افرادی مانند احمدی نژاد و ترامپ و هوفر این کشته ها را به سمت خود می برند و رأی های مرده را جذب می کنند. چندان عجیب نیست که شعارهای انتخاباتی این افراد کاملا اقتصادی است و از سوی طرف مقابل به عنوان فاشیسم معرفی می شود. دقیقا این شعارها از همان جنسی است که سوسیال - ناسیونالیست ها از آنها استفاده کردند و به قدرت رسیدند. اینجا نمی توان تنها نازی ها را محکوم کرد، باید نظامی را محکوم کرد که باعث ایجاد چنین شرایطی می شود تا افراد فرصت طلب (ژیژک خطر ترامپ را فرصت طلبی می داند) به قدرت برسند
شعارهای این افراد بسیار به شعارهای چپ گراها نزدیک است و این موضوع تصادفی نیست. نقل قول زیبایی از ژیژک هست که چپ ها را اکثریت می نامد و آخرین مدافعان شرافت انسانی می داند
شعارهای این افراد بسیار به شعارهای چپ گراها نزدیک است و این موضوع تصادفی نیست. نقل قول زیبایی از ژیژک هست که چپ ها را اکثریت می نامد و آخرین مدافعان شرافت انسانی می داند
"We, the left, or whatever remains of it, are the only true defenders of simple, common decency. We are the moral majority... in practice," Zizek said
بنابراین چندان عجیب نیست که این شعارها هنوز هم رای می آورد
ادبیات مشترک در انتخابات آمریکا و ایران
ایده این نوشته برمیگرده به دو روز پیش و وقتی نوشتهای از مهدی عربشاهی خوندم. در اون موقع مطابق پیشبینیها هیلاری کلینتون رأی بیشتری نسبت به ترامپ داشت. بنابراین این نوشته ربطی به نتیجه انتخابات آمریکا نداره. مهدی که یه وقتی هم با هم همکار بودیم تو مدرسه و بعدش به دلیل فعالیتهای سیاسی مجبور به ترک ایران شد و تو آمریکا زندگی میکنه، دلایل خودش برای اینکه چرا به نظرش کلینتون بهتر از ترامپ هست رو نوشته بود. تا اینجا خیلی هم عالی، هر کسی نظرش رو مینویسه. منتهی آخرش این که چه کسی انتخاب میشه رو به شعور مردم ارتباط داده بود. این دقیقا همون ادبیاتی هست که من از اطلاحطلبان در ایران سراغ دارم: استفاده از این حربه که اگه به فلان نامزد انتخاباتی رأی ندی، از سطح شعور مناسبی برخورد نیستی. در اصل، کسانی که ما ازشوت ن انتظار داریم که از روشهای گفتگوی منطقی استفاده کنند، با چنین حربههایی سعی در رأی جمع کردن دارند
البته منظور من لزوما مهدی نیست، فقط میخوام به خودمون یادآوری کنیم که فضای احساس بدور از منطق رو خودمون به وجود میاریم و راه رو برای ورود افراد منطقگریز باز میکنیم
Subscribe to:
Posts (Atom)