Friday, November 27, 2020

مارادونا؛ تقابل اروس و تاناتوس / مبارز تنهای بدون هپی اند

فیلم های هالیوودی زیادی دیده ایم که یک قهرمان تکی دارد؛ او به جنگ بدی ها می رود، مبارزه می کند، می کشد، زخمی می شود، با وودکا و چاقوی داغ شده بر آتش گلوله ها را از بدنش خارج می کند و دوباره به مبارزه می پردازد. بدها را می کشد، تنهاست، اما قوی است، دوباره زخمی می شود، دوباره خود را به سرپناهی می رساند و خودش را درمان می کند و مانند ققنوس بر می گردد و بدها را می کشد و فیلم تمام می شود. این داستان زندگی مارادوناست؛ با یک تفاوت: اینجا دنیای واقعی است؛ »هپی اند« معنا ندارد

مارادونا بار زندگی کل خانواده فقیرش را از پانزده سالگی به دوش کشید - تنها. به تنهایی ناپل را قهرمان سری آ کرد و آرژانتین را قهرمان جام جهانی. تنها به جنگ فساد فیفا رفت و با سیاست مداران بی عدالت مبارزه کرد

وقتی مارادونا به آمریکا و کوبا دعوت شد، به آمریکایی ها گفت «فاک یو» و رفت کوبا. وقتی رییس جمهورهای آرژانتین برای کسب اعتبار او را به دفتر ریاست جمهوری دعوت می کردند و مجبور بود به آنجا برود؛ طوری رفتار می کرد انگار خانه خاله اش است و از آن مهم تر عکس چگوارا و فیدل را خال کوبی کرده بود تا به دنیا نشان بدهد که اعتقادش چیست

وقتی هیجان زده میشد هیچ کس و هیچ چیز جلودارش نبود؛ با خلعتبری شادی اش را دیده ایم. وقتی تیمش گل میزد کل زمین را می دوید تا مانند کودکی شادی کند و به هوا بپرد. تیمش که قهرمان میشد مانند یک مجری توانا همه را به خنده می انداخت و رختکن را منفجر می کرد. وقتی زنها را دید می زد؛ همان سرزندگی و حضور میل جنسی را در او می دیدیم

همین جاست که به مهم ترین ویژگی روانی مارادونا میرسیم که در فیلم های مستندش به آن بارها اشاره شده است. کوستریتسا با نگاهی فرویدی این تضاد را توضیح می دهد. در نگاه فروید، تقابل ناگزیر دو رانش اروس و تاناتوس (عشق و مرگ) پدیده زندگی را توضیح می دهد. با همین توضیح، کوستریتسا مارادونا را به زندگی تشبیه می کند که نیروی سازنده اروس در برابر نیروی ویرانگر تاناتوس در مبارزه اند و همین تضاد مارادونا را می سازد و او را متفاوت می کند

همین تضاد هم در فیلم آصف کاپادیا به شکلی دیگر مطرح می شود. ما یک دیگو داریم و یک مارادونا: دیگو همان نوجوان و جوان خوش قلب و مهربان و سرزنده ای است که همه - حتا مورینیو - عاشقش هستند و برایش دلتنگند. مارادونا آن شخصیتی است که نباید از خودش ضعفی نشان دهد و به همین دلیل برای پنهان کردن ضعف هایش باید به کوکایین و مشروب پناه ببرد. این تضاد و مبارزه دایمی دیگو مارادونا بود که لحظه ای آرامش نداشت

این دلنوشته ای بود برای مارادونا که قهرمان و الگوی نوجوانی من و بسیاری هم نسل هایم بود و زندگی اش دستمایه چندین فیلم مستند شد که هر کدام از آنها را می شود بارها و بارها دید؛ بدون اینکه خسته شد: خداحافظ صاحب دست خدا

Monday, November 23, 2020

سوء مدیریت؛ به بهانه وقایع این چند روز استقلال

استقلال فکری در دومین بازی فصل اولین شکست را تجربه کرد. وقایع این بازی بهانه ای به دست رقیب این تیم داد تا برای تمسخر کردن استقلالی ها موارد جدیدی داشته باشد. بسیاری به تعویض نکردن مربیان یا دخالت سرپرست در امور فنی یا عدم توجه به مصدومیت مدافع اشاره کردند. اما فکر می کنم برای شناسایی مشکلات استقلال لازم است که به عقب تر برگردیم و داستان مدیریت این تیم را با دقت بیشتری دنبال کنیم

کادر پزشکی استقلال با چند تن از بازیکنان تیم مشکل پیدا می کند و مدیران تیم به جای حل مشکل به شکلی منطقی روی می آورند به روش قدیمی دور زدن مشکل و سعی می کنند با چند معذرت خواهی گذرا مساله را حل کنند. نتیجه اینکه کادر پزشکی با تجربه این تیم که سال ها تجربه کسب کرده است، بطور ناگهانی استعفا می دهد و کادری بی تجربه وارد می شود. در لحظه ای که این تیم باید تجربه خود را نشان دهد و با نیمکت فنی هماهنگ باشد، کمترین واکنشی نسبت به این موضوع ندارد و نتیجه اینکه نیمکت تیم از شدت مصدومیت خبردار نمی شود

چند روز قبل از بازی، مدیرعامل سابق استقلال و رییس هیات مدیره تیم در یک برنامه تلویزیونی خود را مضحکه خاص و عام کردند. چگونه می توان انتظار داشت که تیم تحت تاثیر چنین واقعه ای قرار نگیرد و همچنان بتواند عملکرد طبیعی خود را داشته باشد

مدیران جدید استقلال در اقدامی عجیب و بی سابقه شروع می کنند به چانه زنی با بازیکنان برای کاهش دستمزد! آیا چنین عمل خنده داری برای روی روان بازیکنان اثر ندارد؟

سرمربی تیم هر کسی که در استقلال مسوولیت فنی داشته است برای دستیاری و سرپرستی تیم انتخاب می کند. کدام عقل سلیمی می گوید که مرفاوی و مظلومی که روزی سرمربی تیم بوده اند، اکنون زیر نظر فکری کار کنند. استفاده همزمان از برهانی و عمران زاده قطعا سبک مدیریتی فکری را تحت تاثیر قرار می دهد

مثال استقلال را زدم تا تاکید کنم که مشکلات مدیریتی در کشور صدمات زیادی به عملکرد بازیکنان می زند و استقلال تنها یکی از مثال های چنین مسایل مدیریتی است