آرات حسینی برای من همان مسیح مصلوب است که در نگاه دینداران مسیحی دردهای یک ملت را به دوش کشید تا گناهان دیگران پاک شود
از وقتی که دور جدید توجهات به آرات حسینی آغاز شد، دردی به جانم نشسته بود که قصد نداشتم بیرون بریزم؛ ولی حملات دور از انصاف به علی کریمی را که دیدم مصمم شدم یادداشتی در این مورد بنویسم. آراتی که وقتی بحث حمایت و نمایش است؛ پدرش او را بسان قهرمانی بزرگسال و بالغ به تصویر می کشد؛ بطور ناگهانی کودک معصومی می شود که باید با نگاه گوگولی مگولی به او توجه شود
بحث را از یک تجربه ساده آغاز می کنم. مدت ها بحث این بود که آیا مدارسی مانند تیزهوشان از یک سو یا کودکان خاص از سوی دیگر مفید هستند یا خیر. غربی ها که ظاهرا عقل شان نمی رسد و باید از ما یاد بگیرند! به این نتیجه رسیدند که تا آنجا که ممکن است نباید کودک را با برچسب بسیار باهوش یا کم هوش از متوسط جامعه جدا کرد. این برچسب زنی در این دوره باعث مشکلاتی در دوره بزرگسالی می شود. اما این همه ماجرا نیست؛ من خاطرم هست که دوستان هم کلاسی من در علامه حلی بعدها در دوست یابی در جامعه مشکل داشتند و حتا یکی از دوستان ما که دانشجوی رشته جامعه شناسی شده بود، حاضر نبود که در پیمایش اجتماعی به عنوان پرسشگر فعالیت کند؛ چون این کار را دون شان خود می دانست
همین موضوع در مورد هر گونه جداسازی کودک صادق است. کلا تمام تلاش والدین باید بر این محور باشد که کودک بتواند در جامعه زندگی عادی داشته باشد. حتا در حال حاضر با این نگاه جامعه ایرانی که بچه ها را ملاک رقابت می دانند و در هر مهمانی یکی بچه اش را می آورد که به زور شعر بخواند و یکی دیگر بچه ای رو می کند که به زور برقصد و دیگری بچه را در مهدکودکی انگلیسی زبان گذاشته است، می گوید بابا بیا انگلیسی بگو سیب، همه ببینن چقدر خوب بلدی
برمی گردم به جمله اول نوشتارم، آرات هم بازیچه دست پدری است که در این جامعه شخصیتش شکل گرفته است. او باید بچه اش را بهتر نمایش بدهد و برای این منظور دست به هر کاری می زند. در این میانه این کودک است که از زیست طبیعی اش محروم می شود. باید هر روز در تلویزیون و رسانه های اجتماعی حاضر شود و نمایش دهد. کودکی که باید بازی کند، حالا تبدیل به وسیله نمایش شده است؛ کودک دیگر کودک نیست، ابزار است و این قسمت دردناک ماجراست. پدر مایه اعتبار و درآمد یافته است و جامعه یک بازیچه
اخیرا تحقیقی می خواندم در مورد اینکه استرس چه تاثیری بر کودک دارد. استرس بدترین تاثیرات را روی کودک دارد: باعث تضعیف سیستم ایمنی کودک می شود و رشد هورمونی را تحت تاثیر قرار می دهد. علاوه بر این تاثیرات منفی روانی روی مغز کودک می گذارد. چه کسی هست که نداند چنین تمرین های سنگینی باعث استرس در کودک و نقصان رشد او می شود. در اصل، آرات در این شرایط قربانی اصلی جامعه ماست که باید استرس هایش را در نمایش کودکی جستجو کند که پیش از موقع وارد دنیای بزرگسالی و قهرمانی شده است