سبک موسیقی رپ یک جذابیت بسیار مهم دارد و آن هم کارکرد اجتماعی آن است. اگر به تولد موسیقی رپ نگاه کنیم، متوجه می شویم که تولد آن در زیرزمین های مردمان فقیری بوده است که امکان بیان احساسات و نگرش خود از طریق سبک های دیگر موسیقی نداشتند؛ سبک هایی که نیازمند استودیوهای ضبط صدا و در بسیاری موارد چندین ساز بوده است و همین موضوع هزینه های تولید آن را بالاتر می برده است. به همین دلیل هم هست که موسیقی رپ نوعی دهن کجی به نگاه کلاسیک موسیقی پرطمطراق و پر زرق و برق بوده است. جایی که با تولید ارزان قیمت موسیقی دیجیتال و یک خواننده که لزوما هم خوش صدا نیست، مفهومی اجتماعی منتقل می شود که بسیاری از پیشینیان این سبک در آن ناموفق بوده اند. طبیعتا موسیقی رپ هم مانند هر برساخته اجتماعی در طول زمان تحول یافته است و موسیقی رپ فعلی با خاستگاه ابتدایی آن یکسان نیست؛ اما از نگاه اجتماعی آزادی که به وجود آورده است هنوز که هنوز است اهمیت دارد
وقتی در شرایط فعلی ایران امکان فعالیت تلویزیون های اینترنتی فراهم شد، به نوعی همان آزادی در عمل و استفاده از تکنیک های فنی توسط افراد حرفه ای شرایط را به سمتی برد که امروز ما می توانیم ادعا کنیم تاثیر تلویزیون اینترنتی در فوتبال ایران بیشتر از تلویزیون ملی شده است. تلویزیون ملی که با توجه به سومدیریت خود روزبروز در حال ضعیف تر شدن است و حتا از نظر اقتصادی نوعی باجگیر و حق خور شده است؛ نمی تواند ساز و کارهای خود را با جهان مدرن تطبیق دهد و روزبروز از استانداردهای جهانی فاصله می گیرد. صدا و سیما در داخل کشور به راحتی و با توجه به حمایت قانونی که می شود، حق پخش باشگاه ها که یکی از مهم ترین منابع درآمد باشگاه ها در کل دنیاست نمی دهد و در بازی های خارجی برای دریافت حق قانونی پخش بازی ها دچار مشکل است و به همین دلیل می بینیم که روزبروز شرایط کاری اش با باشگاه های داخلی و رویدادهای خارجی دچار مشکل می شود. از طرف دیگر، به دلیل عملکرد نامناسب خودش در برخورد با کارشناسان روزبروز چنته اش خالی تر می شود. تلویزیون ملی بزرگانی چون امیر حاج رضایی و علی دایی و علی کریمی را از خودش رنجانده است و آنها کمتر تمایلی به شرکت در برنامه های تلویزیونی دارند
دقیقا نقطه مقابل تلویزیون، برنامه های اینترنتی فوتبال ما هستند که به نظرم سرآمد آنها سایت آنتن است. با توجه به این که یک تیم حرفه ای پشت سایت آنتن است، آنها توانسته اند بازی ها را به خوبی پوشش دهند و با دعوت از کارشناسان و مرتبطان فوتبال مجموعه ای ارزشمند تهیه کنند که به من شخصا لذت می برم. در همین دوره همه گیری بیماری کرونا یکی از سرگرمی های من دیدن مصاحبه های خوب با فوتبالیست هایی بود که در تلویزیون نیستند. نگاه حرفه ای آنها باعث شده است که برای بازی فینال بتوانند علی کریمی و مهدی مهدوی کیا و خداداد عزیزی را در کنار بنشانند و باعث شوند مردم اقبال بیشتری به بازی نشان دهند و این همان جایی است که به آن رهایش دوره پسامدرن می گویم. دوره ای که دیگر ما محدود و محکوم به دیدن برنامه هایی نیستیم که یک تلویزیون به ما تحمیل می کند؛ ما حق انتخاب داریم