هفته پیش که در مورد تیم استقلال پیشنهاد دادم که بدون مهاجم هدف بازی کنه، فکر نمی کردم که سرمربی این تیم از بازی بعدی تیمش این کار رو بکنه و اتفاقا تیمش هم نتیجه بگیره. اما این اتفاق افتاد و تیمش دو تا بازی برنده شده
Tuesday, October 22, 2019
Thursday, October 17, 2019
مفهوم ساختار و برنامه ریزی؛ به بهانه دودویی کیروش و ویلموتس
با توجه به این که تیم ملی به بحرین باخته است، احتمالا بحث دوگانه مربی فعلی و پیشین دوباره باز شده است
این موضوع برای من بهانه ای شده است که نگاهی به مفهوم و ساختار بیندازم. ساختار در علوم اجتماعی مفهومی نامفهوم است :) زیرا چیزی است که وجود دارد، ولی دیده نمی شود. به همین دلیل وقتی ما در مورد ساختار اجتماعی صحبت می کنیم، مجبور هستیم که مفاهیمی چون ارتباطات اجتماعی، روابط قدرت و ... را در در نظر بگیریم تا به نتیجه برسیم. ساختار اقتصادی هم همین حالت را دارد. ساختار اقتصادی هم ترکیبی از شرایط بیکاری، تولید ناخالص ملی و ... دارد
وقتی در مورد تغییرات کلان صحبت می کنیم، در بیشتر موارد منظور ما تغییرات ساختاری است. به عنوان مثال، وقتی در سال 1968 در فرانسه شورش های دانشجویی انجام می شود، آنها به این نتیجه می رسند که باید تغییرات ساختاری به وجود آورد تا شرایط بهتر شود. در مورد ایران هم چنین است: وقتی در مورد این موضوع صحبت می کنیم و می گوییم که فوتبال ایران سال هاست قهرمانی آسیا نداشته است یا در جام جهانی در گروهش صعود نکرده است یا اینکه در رده باشگاهی قهرمانی ندارد یا هر چیز دیگر؛ این بدان معناست که ما نیاز داریم ساختار ما تغییر کند
در اینجا چند تا بحث را باز می کنم:
اول اینکه؛ وقتی چنین تغییری را خواهانیم؛ نیاز به برنامه ریزی داریم. دست کم هرگز برنامه ای مدون از فدراسیون ندیده ام. اینکه ما اگر به جام جهانی برویم، رییس فدراسیون می گوید هدف ما رفتن به جام جهانی است؛ برنامه به حساب نمی آید. برنامه این است که الان ایشان بگوید ما طبق این برنامه می خواهیم در ده سال دیگر با این مراحل به فلان مرحله برسیم
پس فقدان برنامه اولین مشکل ماست
دوم اینکه تغییر مربی ذاتا تغییری ساختاری نیست. با یک مثال رادیکال بحث را واضح می کنم: فرض کنید در جایی زمین فوتبال وجود ندارد، بازیکن حرفه ای وجود ندارد، تعداد توپ محدود است، ورزشگاه استاندارد نیست و پولی هم نیست. حالا بهترین مربی دنیا که فرض کنیم اسمش سیناست را بیاوریم. چون شرایط ساختاری فراهم نیست، آن مربی موفق نمی شود و در بهترین حالت جرقه ای می زند و تمام می شود. کاری به این ندارم که فیلم ساخته می شود که ناگهان یک فرد تعییرات عظیمی به وجود می آورد؛ اما این مربوط به فیلم هاست؛ ما در واقعیت چنین حالتی نداریم. تغییر ساختاری با برنامه حاصل می شود
اضافه کنم که تغییر از کیروش به ویلموتس تغییری ساختاری نیست؛ چرا که سابقه و رزومه این دو مربی آنها را در یک سطح قرار می دهد. اگر به رزومه کیروش نگاه کنیم متوجه می شویم که با وجود سابقه طولانی در چند تیم معتبر سال هاست که قهرمانی یا عنوان خاصی بدست نیاورده است و آخرین قهرمانی اش مربوط به سوپرکاپ اسپانیا با ریال مادرید است. او در دو سالی که مربی ریال بود، عملا مقامی بدست نیاورد. موفقیت کیروش در جام های جهانی جوانان بسیار قدیمی است و شاید نشان دهنده توانایی کاری او در آن دوره و با جوانان است. ویلموتس جوان تر است و در تیم های کمتری سرمربی بوده است. گرچه با این تیم ها قهرمانی نداشته است؛ ولی او دو سال بهترین مربی کشور بلژیک و یک بار بهترین مربی جهان به انتخاب گلوب شد. در اصل، عناوین فردی ویلموتس با چند قهرمانی کیروش قابل مقایسه است. در اصل، هر دو جزو مربیان خوب هستند؛ اما ممتاز نیستند
سوم اینکه می خواهم تا حدی بندهای بالا را نقض کنم؛ اما با گذاشتن شروطی. یک مربی ممتار نمی تواند تغییر ساختاری به وجود بیاورد، اما می تواند تاثیرگذار باشد. مثال خوب آن فردی مثل گواردیولاست. او در هرکشوری می رود؛ باعث تغییر در سبک بازی تیم خود می شود و بطور غیر مستقیم تیم های ملی را هم تحت تاثیر قرار می دهد. منتها در این حالت باید دقت کنیم که شرایط برای تغییرات فراهم است و باشگاه ها حرفه ای هستند، ابزاری به نام بازیکن حرفه ای وجود دارد که آماده تغییرات است و در نهایت این که گواردیولا در سطح باشگاهی فرصت ایجاد تغییر دارد و مدت طولانی مشغول کار می شود. چرا راه دور برویم، مربی مانند برانکو که از نظر رزومه کاری جزو مربیان ممتاز نیست؛ وقتی در سطح باشگاهی و بلندمدت کار می کند، می تواند موجب تغییرات شود
مخلص کلام این که ما نیاز به تغییر ساختاری داریم و تغییر مربی یک تغییر ساختاری نیست و موجب آن نمی شود؛ در بهترین حالت یک مربی نخبه (و نه مربیان معمولی) می تواند در بلندمدت تاثیرگذار باشد
Wednesday, October 16, 2019
این تعارض های بامزه در آدم ها
کلا این اتفاق برای من خیلی بامزه هست که آدم ها یه سری حرف بزنن و یه جور دیگه ای فکر کنن و جور دیگه ای رفتار کنن. این نشئن دهنده مسایل زیادی هست که از نظر روان شناسی و نشانه شناسی اهمیت داره. همین موضوع خیلی در مطالعات زنان در ارتباط با جامعه مردسالار میتونه مهم بشه
دو تا مورد جالب در این زمینه رو بدون توجه به تحلیل های روان شناسی و نشانه شناسی که باعث خنده من شد، در اینجا میارم. خانمی به هلاکویی زنگ زده و میگه که من سخت دلبسته شدم. هلاکویی پرسید از چی طرف خوشت اومده؟ خانم که یک سال و نیم هست وارد آمریکا شده جواب داد: چون ایشون سال هاست در آمریکا زندگی کردن، ولی خیلی ایرانی موندن و برای من خیلی مهمه که طرفم ایرانی باشه و براش فارسی ارزش داشته باشه. حالا این از پاسخش و بشنوید ادامه سخنان. هلاکویی در ادامه پرسید خوب چقدر همدیگه رو می شناسین؟ طرف جواب داد ما همه ویک اند ها با هم هستیم! (طرف عشق فارسی و ایرانه). بعدش هلاکویی پرسید حالا سوالتون چیه؟ خانم عشق فارسی جواب دادن، من می خوام میک شور کنم که این آقا به درد من میخوره
مورد دیگه هم تماس تلفنی فرهاد مجیدی بعد از استعفا بود:
مجیدی : من تو اردوی اول هفتاد هشتاد نفر دعوت کردم که خیلی هاشون رو لیگ اصلا بازی نکردن ... شما الان بازیکنان ذخیره سایپا رو می شناسید؟ بازیکن ذخیره فولاد رو می شناسید؟ ... شما میدونید که نفت آبادان یک بازیکن امید داره؟ من همه رو رفتم دیدم و می شناسم. الان این لیستی که دراومده با لیست من خیلی فرق داره. الان یه بازیکن هست که آقای نکونام همه بازی ها بهش فیکس بازی داده
. میثاقی : عارف آغاسی دیگه
مجیدی: نه نه.، یکی دیگه، الان تو لیست امروز نیست. تمام بازی های لیگ رو بازی کرده.
میثاقی: حردانی / دفاع راست؟
مجیدی: نه. به جز اون. تو همه بازی ها بازی کرده. من همه بازی ها رو دیدم! آخرش هم اسم یارو رو نگفت، یادش نبود
Thursday, October 10, 2019
خوشحال از رسیدن زنان به کمینه حق خوشان
یادمه وقتی تو انجمن بدون مرز فعال بودیم، کمپین حمایت از مهاجران افغان رو برگزار کردیم و از این طریق با دوستان خبرنگار نازنینی آشنا شدیم و از طریق اونها با بخش ورزشی روزنامه سرمایه قراری گذاشتم. با توجه به این که چندی قبل از آن یکی از نوشته های وبلاگم در مورد آغاز فوتبال زنان بدون اجازه من در یکی از روزنامه ها منتشر شده بود، فکر کردم که می توانیم یک کار علمی / روزنامه نگاری با روزنامه سرمایه در مورد عدم ورود زنان به ورزشگاه شروع کنیم. متاسفانه دوستانی که در آنجا بودند کمترین علاقه ای به این کار نداشتند و استقبالی از این کار نکردند. البته نوجیه آنها این بود که ظاهرا در سطح آیات عظام با این موضوع مخالفت شده است و آنها دلیلی برای استقبال از خطر ندارند. با وجود طرح این مساله که به هر حال روزنامه شما بسته خواهد شد و حتا اگر کاری نکنید باز هم در خطر هستید، علاقه ای به همکاری به وجود نیامد
بعد از مدتی جریانات بازی ایران و ژاپن پیش آمد و با بچه های بدون مرز تحت عنوان اعتراض به خشونت در فوتبال یک برنامه اعتراضی جلوی امجدیه برگزار کردیم و یادم هست که لیلا متن تاثیرگذاری در مورد عدم ورود زنان به ورزشگاه نوشت. اتفاقا آن برنامه بازتاب زیادی داشت و با توجه به اینکه ما با هیچ کس ارتباط برقرار نکرده بودیم، تعدادی از مجلات به آن پرداختند و عنوان کردند تعدادی از زنان در جلوی ورزشگاه امجدیه به شرایط فوتبال ایران اعتراض کردند
این توجه برایم جالب بود؛ بنابراین به فعالان حقوق زن در آن زمان پیشنهاد دادم که بیایید یک بازی نمادین بین بچه های بدون مرز و فعالان زن برگزار شود تا موضوع ادامه پیدا کند. متاسفانه این اتفاق نیفتاد، بسیاری از فعالان معتقد بودند که این موضوع بسیار لوس و پیش پا افتاده است که بخواهند برای آن وقت و انرژی بگذارند
بیش از پانزده سال از آن جریان گذشته است و خوشحالم که زنان به حق خودشان رسیده اند و می توانند وارد ورزشگاه شوند. الان دیگر تیم ملی و ورزشگاه ملی متعلق به همه مردم ایران است و برای همه مردم ایران بازی خواهد کرد
Wednesday, October 09, 2019
توجه به حداقل حقوق انسانی در اروپا
الان که چند سالی است اخبار زیادی از بی پولی تیم ها و عدم پرداخت حقوق بازیکنان و مربیان شنیده می شود، به یاد شرایط ایران می افتم که کلا شرایط به سود کارفرما است
یادم هست که وقتی در ایران بودم، شخصی از بستگان افتخارش این بود که شرکت فضای سبز دارد و در شرکتش پول صد و شصت کارگر را نداده است و آنها هم با وجود شکایت به جایی نرسیده اند. در اصل، سیستم به نفع کارفرماست
شرایط فوتبالی هم همین است؛ تعداد زیادی از بازیکنان از تیم ها طلبکارند و در نهایت هم به جایی نمی رسند. در مقابل، کسی که بتواند به دادگاه های بین المللی شکایت کند به پولش می رسد. دقیقا نفاوت مطلب در همین جاست. با وجود آنکه در غرب هم استثمار وجود دارد؛ اما دست کم نوع وحشی آن کنترل شده است و دست کم حقوق کارگر اهمیت دارد
من در اینجا به عنوان کارگر و کارمند کار کرده ام و دست کم این تجربه را دارم که حقوق من به عنوان انسان مورد احترام جامعه قرار دارد. سازمان هایی وجود دارد که همیشه مشاوره حقوقی به کارگر و کارمند می دهد و در صورت لزوم مداخله می کند و به نفع افراد کارهای حقوقی انجام می دهد
Tuesday, October 01, 2019
هنر و هوش مصنوعی !
آخرین باری که بازی فیفا رو انجام دادم، سال 2006 اینا بود. بعد از اون دیگه درست و حسابی بازی نکرده بودم تا این که یک ماه پیش بازی فیفا رو روی موبایل نصب کردم و کلی حال کردم. خیلی طبیعی شده به نظرم
امروز به لطف شایا رفته بودم به نمایشگاه هنر و هوش مصنوعی. کلا موندم :))) اینا یه جوری از هوش مصنوعی و فن آوری استفاده کرده بودن که مات مونده بودم. اولین کار این بود که یکی رفته بود دی ان ای یک زندانی رو گرفته بود و تجزیه کرده بود و بعدش سی تا چهره با این دی ان ای ها ساخته بود تا نشون بده که دی ان ای ما چقدر جالب میتونه باشه
یکی دیگه یک سری عکس فوق العاده آماده کرده بود اون هم با یک نرم افزار که بطور تصادفی چهره آدم ها رو طراحی می کرد؛ یعنی ما عکس یک سری آدم رو دیدیم که اصلا وجود خارجی ندارن، ولی خیلی طبیعی بودن
یکی دیگه ماکت ساخته بود که چطوری از ادرار آب و نیتروژن تهیه می کنن برای حفاظت از محیط زیست و آبیاری
Subscribe to:
Posts (Atom)