قانون نقش چسبندگی در جامعه دارد و به همین دلیل قانون چکیده عرف جامعه است و همین باعث می شود که قوانین در کشورهای گوناگون با هم تفاوت کند. فرهنگ متفاوت است، پس عرف فرق می کند و این باعث می شود که قوانین فرق کند. از آنجایی که فرهنگ پویاست و در طول زمان فرق می کند؛ بنابراین قدیمی هر از چند گاهی باید بازبینی شود تا بتواند به پویایی جامعه کمک کند
متاسفانه قوانین ایران به دلایل زیادی برخاسته از عرف جامعه نیستند و گاهی بدتر از آن، بسیار قدیمی یا شخصی هستند. مثال مشهور آن برمی گردد به قوانین عجیب و غریب ابتدای انقلاب که باعث شد بازیکنان بالای بیست و هفت سال مجبور به ترک تیم ملی شوند یا اینکه بازیکنی مانند علیدوستی چون به آلمان رفته است دیگر نتوانست در تیم ملی بازی کند. حالا هم می بینیم با قوانین عجیب فدراسیون شطرنج ایرانی هایی مانند حکیمی پور و مرادی را از دست دادیم. این قوانین آن قدر شخصی هستند که دیگر کاربردی نیستند
این مشکلات فقط در ورزش نیست. در جامعه به این فکر کنید که اگریک زن روسری سرش نباشد دستگیر می شود، به دادگاه می رود و ... . به همین موضوع فکر کنید که چقدر در این قانون غیرکاربردی چقدر دردسر به وجود می آید. من شک ندارم همه دیده اند که این موضوع کاملا سلیقه ای است و هر کسی بطور شخصی حجاب را تفسیر می کند و یک روز به مانتوی کوتاه گیر می دهند، یک روز به روسری، یک روز به یک چیز بی ربط دیگر. مثال قدیمی تر جریان مهریه در ایران بود. چقدر مردهای ایرانی بی دلیل به زندان افتادند! قانون کاربردی وجود نداشت، مردی هزار سکه مهر کرده و قانون به زندانش می فرستد که طرف نتواند این پول را بدهد! آن وقت اگر همان مرد دهن زن را پرخون کند مشکلی ندارد
خلاصه این که بازبینی قوانین ایده بدی نیست
No comments:
Post a Comment