استقلال فکری در دومین بازی فصل اولین شکست را تجربه کرد. وقایع این بازی بهانه ای به دست رقیب این تیم داد تا برای تمسخر کردن استقلالی ها موارد جدیدی داشته باشد. بسیاری به تعویض نکردن مربیان یا دخالت سرپرست در امور فنی یا عدم توجه به مصدومیت مدافع اشاره کردند. اما فکر می کنم برای شناسایی مشکلات استقلال لازم است که به عقب تر برگردیم و داستان مدیریت این تیم را با دقت بیشتری دنبال کنیم
کادر پزشکی استقلال با چند تن از بازیکنان تیم مشکل پیدا می کند و مدیران تیم به جای حل مشکل به شکلی منطقی روی می آورند به روش قدیمی دور زدن مشکل و سعی می کنند با چند معذرت خواهی گذرا مساله را حل کنند. نتیجه اینکه کادر پزشکی با تجربه این تیم که سال ها تجربه کسب کرده است، بطور ناگهانی استعفا می دهد و کادری بی تجربه وارد می شود. در لحظه ای که این تیم باید تجربه خود را نشان دهد و با نیمکت فنی هماهنگ باشد، کمترین واکنشی نسبت به این موضوع ندارد و نتیجه اینکه نیمکت تیم از شدت مصدومیت خبردار نمی شود
چند روز قبل از بازی، مدیرعامل سابق استقلال و رییس هیات مدیره تیم در یک برنامه تلویزیونی خود را مضحکه خاص و عام کردند. چگونه می توان انتظار داشت که تیم تحت تاثیر چنین واقعه ای قرار نگیرد و همچنان بتواند عملکرد طبیعی خود را داشته باشد
مدیران جدید استقلال در اقدامی عجیب و بی سابقه شروع می کنند به چانه زنی با بازیکنان برای کاهش دستمزد! آیا چنین عمل خنده داری برای روی روان بازیکنان اثر ندارد؟
سرمربی تیم هر کسی که در استقلال مسوولیت فنی داشته است برای دستیاری و سرپرستی تیم انتخاب می کند. کدام عقل سلیمی می گوید که مرفاوی و مظلومی که روزی سرمربی تیم بوده اند، اکنون زیر نظر فکری کار کنند. استفاده همزمان از برهانی و عمران زاده قطعا سبک مدیریتی فکری را تحت تاثیر قرار می دهد
مثال استقلال را زدم تا تاکید کنم که مشکلات مدیریتی در کشور صدمات زیادی به عملکرد بازیکنان می زند و استقلال تنها یکی از مثال های چنین مسایل مدیریتی است
No comments:
Post a Comment