دیروز دوستی قدیمی سوال پرسید که به نظرم در رده سوال های بی پاسخ جامعه شناسی میشه به حسابش آورد، به نظرم رسید که شاید با انتشار پاسخم، امکان نقد رو فراهم کنم.
ye soal daaram az khedmatetun...ba tavajoh be reshte'ee ke doreye arshad khundid, in soal tu zehnam hast, ke vaghti jaame'eye ma ro ba digar javaame moghaayese mikonid, bozorgtarin moshkele jaame'eye ma chi hast? va hamintor bishtarin moshkele mardomaanemun chi hast? taghriban aghlabe mardom, nazar daaran bara hame chi, vali man delam mikhaad ke shoma ke be haalate elmi ham takhasos daarid, behem begid.
سلام و عرض ادب
امیدوارم که خوش و سلامت باشید
عرضم به حضور شما که پاسخ این سوال میتونه یه کتاب بشه و طبیعتا تو نامه نمیشه اون طوری که شایسته هست پاسخ داد. اما من تلاش خودم رو میکنم.
تو جامعه شناسی مکتب های فکری متفاوتی وجود داره و هر کدوم از این گروه های فکری به مسائل جامعه شناسی به شکلی متفاوت نگاه می کنن. به همین دلیل باید اول موضع خودمون رو مشخص کنیم. مثلا یک مارکسیست تلاش میکنه با توجه به روابط قدرت و بر مبنای توزیع منابع به مساله نگاه کنه و یه جامعه شناس طرفدار نظریات زیست شناسی خودبخود میره سراغ ژن و استعداد در هنگام تولد و ... . اونها که روان شناسی اجتماعی تخصصشون هست، گرایش دارن که مسائل رو در سطح خرد تحلیل کنن و مساله رو تبیین کنن.
قدم بعدی اینه که سوال رو کمی باز کنیم. به نظرم این که بگیم مردم ما در مقایسه با دیگر کشورها چه مشکلی دارن، مساله رو کمی پیچیده میکنه. سوال رو شاید کمی جزئی تر کنم بهتر باشه؛ مثلا میتونیم بپرسیم "چرا آمریکا درآمد سرانه بالا داره و ایران نه؟" یا این که "چرا کشورهای غربی به اون چیزی که ما توسعه میگیم رسیدن و ما هنوز راه درازی داریم؟" . امیدوارم اگر سوال شما رو درست متوجه نشده باشم؛ شما من رو تصحیح بفرمایید.
من تلاش میکنم با توجه به دیدگاه خودم - در اصل مکتب فکری که در اون نفش می کشم - این دو سوال را پاسخ بدم. فرضی که در پایان نامه دارم بررسی می کنم اینه که ما یه نظرم جهانی داریم که در اون منابع و سرمایه ها در دست گروهی خاص متمرکز شده و کنترل سرمایه در کل بدست اونهاست. در این نظم جهانی هر کشوری نقشی داره؛ مثلا نقش ایران تولید ماده خامی به نام نفت و صدور اون به کشورهای دیگر هست، سود حاصل از اون رو هم دوباره به این کشورها پس میده، چطوری؟ خیلی ساده، با خرید کالاهای صنعتی و صدور نیروی انسانی متخصص. وقتی یک متخصص ایرانی کشور رو ترک میکنه، به آمریکا یا هر کشور دیگه ای میره، در اصل داره درآمد نفتی رو که بدست آمده رو به آمریکا پس میده. کشورهای دیگه هم همین نقش رو دارن، مثلا آفریقایی ها مرکز صدور نفت ارزون، طلا و الماس هستن. هم چنین نیروی ارزون در اختیار اروپایی ها قرار میدن. شاهد این مدعا کارگران فراوان سیاه پوست در فرانسه، ایتالیا و اسپانیاست. در مورد دوره برده داری آمریکا هم اظهار نظر نمی کنم. جالب این که طبق مشاهدات شخصی میتونم بگم که ارزون ترین فاحشه ها در کشورهای اروپایی، مهاجران قانونی و غیرقانونی آفریقایی هستند.
در این نظم جهانی ، جایگاه اقتصادی ایران بر مبنای تولید نفت و نیروی متخصص و مصرف کننده کالاهای اماده مشخص میشه، اما مسلما راه برون رفتی هم داره، اون هم ایجاد سوال، آگاه شدن نسبت به محتوا و حضور این نظمه که باعث میشه تا این نظم مختل بشه.
خلاصه کنم؛ از نظر جامعه شناسی (به عنوان یک علم) ما با مشکل طرف نیستیم؛ یک سری مساله داریم. مثلا این که مردممون چه مشکلی دارن، رو فقط میشه با یه تحقیق جامعه شناسی پاسخ داد که از مردم بپرسیم مشکل شما چیه؟
به هر حال امیدوارم که سوال شما رو درست فهمیده باشم و سعی کردم که به کوتاه ترین شکل ممکن جواب بدم، هر گونه قصوری رو ببخشید.
No comments:
Post a Comment