سرمایه داری انسان را به توانایی ها و قابلیت های مادی محدود کرده و تقلیل داده است. پس از "مرگ خدا" (اشاره به نوشتار نیچه در "چنین گفت زرتشت" - سینا) خدای دیگری جانشین شده است. هم اکنون باید مصرف کننده و رقابت گر باشیم؛ در اصل باید خدایی و تسلط سرمایه داری و ارزش های آن را بپذیریم. بدیو معتقد است که سرمایه داری بیماری موقت انسانی است؛ زیرا انسان را به رقابت منفعل تقلیل داده است و فلسفه می تواند کمک کند تا این بیماری و سرطان شناسایی شود و از آن مهم تر نشان دهد که انسان ها دارای احساس و خلاقیت هستند.
کمونیسم تفکری بود که در قرن نوزدهم همزمان با سرمایه داری متولد شد و هدفش رسیدن به جامعه ای برابر بود که در آن مالکیت خصوصی و سرمایه نقشی نداشته باشد. کمونیسم در قرن بیستم به وسیله دولتی استبدادی و تروریست به قدرت رسید. اکنون وقت آن است که کمونیسم بدون فراموش کردن تجربیات قرن بیستم به ایده اصلی خود بازگردد. می توان سه مرحله برای تحول کمونیسم می توان بیان کرد:
1- نگاه یوتوپیایی در قرن نوزدهم
2- نگاه دولتی در قرن بیستم
3- دوره بازگشت به ایده کمونیسم بدون آنکه دولت دخالتی داشته باشد
در این دوره باید سرمایه داری را نقد کرد. سرمایه داری ادعا می کند که انسان ها تنها بر مبنای منافع خود عمل می کنند. اما تاریخ به ما نشان داده است که انسان ممکن است بر مبنای علاقه اش به زیبایی، دگرخواهی یا هر مسأله دیگری رفتار کند و در نتیجه تقلیل انسان به منافع و خودخواهی بیماری سرمایه داری است. فراموش نکنیم که بیشترین خشونت در حال حاضر از سوی سرمایه داری و مالکیت خصوصی اعمال می شود. آنچه بدیو از کمونیسم می فهمد این است که جهان دیگری ممکن است، جهانی که به شکلی دیگر شکل گرفته است
کمونیسم تفکری بود که در قرن نوزدهم همزمان با سرمایه داری متولد شد و هدفش رسیدن به جامعه ای برابر بود که در آن مالکیت خصوصی و سرمایه نقشی نداشته باشد. کمونیسم در قرن بیستم به وسیله دولتی استبدادی و تروریست به قدرت رسید. اکنون وقت آن است که کمونیسم بدون فراموش کردن تجربیات قرن بیستم به ایده اصلی خود بازگردد. می توان سه مرحله برای تحول کمونیسم می توان بیان کرد:
1- نگاه یوتوپیایی در قرن نوزدهم
2- نگاه دولتی در قرن بیستم
3- دوره بازگشت به ایده کمونیسم بدون آنکه دولت دخالتی داشته باشد
در این دوره باید سرمایه داری را نقد کرد. سرمایه داری ادعا می کند که انسان ها تنها بر مبنای منافع خود عمل می کنند. اما تاریخ به ما نشان داده است که انسان ممکن است بر مبنای علاقه اش به زیبایی، دگرخواهی یا هر مسأله دیگری رفتار کند و در نتیجه تقلیل انسان به منافع و خودخواهی بیماری سرمایه داری است. فراموش نکنیم که بیشترین خشونت در حال حاضر از سوی سرمایه داری و مالکیت خصوصی اعمال می شود. آنچه بدیو از کمونیسم می فهمد این است که جهان دیگری ممکن است، جهانی که به شکلی دیگر شکل گرفته است