در دوره مدرن بحث عدالت بسیار مطرح شده است و بسیار هم تلاش شده است که تعریف و راه کاری برای رسیدن به آن پیشنهاد شود. یکی از این راه کارها توجه به گروه هایی است که مورد تبعیض یا استثمار قرار گرفته اند. بنابراین چندان عجیب نیست که در کشورهای اروپایی شاهد یک تبعیض مثبت به نفع زنان باشیم؛ بدین شکل که کارفرمایانی که دغدغه های برابری طلبانه دارند در آگهی های کاری خود ذکر می کنند که در شرایط مشابه کاری ترجیح می دهند که زنان را استخدام کنند. با این کار تلاش می کنند تا بر نابرابری های ساختاری و تاریخی غلبه کنند
از آنجایی که در جهان سرمایه داری کارگران و کارمندان گروه هایی هستند که مورد استثمار قرار می گیرند، برخی از توجهات و قوانین در این جهت است که استثمار آنها کمتر شود. یکی از این تلاش ها شکل گیری اتحادیه های قوی کارگری / کارمندی از یک سو و احقاق حق حقوق بگیران از طریق نظام قضایی عادل است؛ این همان حلقه مفقوده در نظام اقتصادی و قضایی ایران است. چه بسا کارگران و کارمندان بسیار که حقوق خود را دریافت نکرده اند و دست شان در ایران به جایی بند نیست؛ چرا که کارفرما هم استثمارگر است و هم در نظام قضایی قوی تر. بنابراین شکایت های کارگری و کارمندی به نتایج مطلوب برای حقوق بگیران نمی انجامد
عکس این موضوع در سطح بین المللی - و در اینجا فیفا - صادق است. بازیکن و مربی ای که از باشگاه (یعنی کارفرمای خود) به فیفا شکایت می کند، به حق خود که همان حقوق معوقه اش است می رسد و کارفرما محکوم می شود. از آنجایی که در ایران به اشتباه جا افتاده است که کارفرما زورش بیشتر است، در سطح بین المللی باشگاه های ما در مقام کارفرما حرفی برای گفتم ندارند و باید به مفاد قرارداد خود تمکین کنند
مخلص کلام این که برای جا افتادن مطلب باید به این فکر کنیم که عدالت در یک معنای خود ایجاد شرایط برابر برای گروه هایی است که به دلایلی در جامعه صدای رسا ندارند و توجه به آنها کلید برابری خواهد بود. با این نگاه می شود انتظار داشت که در آینده کارفرما و باشگاه حق کارگر و کارمند و بازیکن را بموقع و عادلانه بدهند
No comments:
Post a Comment