به ندرت بخاطر جو به وجود آمده به سمت چیزی تمایل پیدا میکنم و بنابراین از برخی هیجانات و اخباری که دوستان درگیرش هستند بدورم. یکی از این جریانات که سال گذشته برخی دوستان نزدیک من را تشویق به گوش دادن و آموختن میکردند، تد تاک ها بودند. هفته گذشته الکساندرا به من تکلیف کرد که صحبتهای سوزان کین را بشنوم. سوزان کین تد تاکی دارد در مورد اهمیت شخصیت درونگرا که آن را بر مبنای تجربههای شخصیاش و از طرف دیگر مطالعات تاریخیاش انجام میدهد
او معتقد است که در دوره اخیر توجهی بیدلیل بیش از حد به برونگرایی شده است و تمامی تلاش این است که مدارس و مراکز آموزشی شخصیت برونگرا را رشد دهند. همه ما این خاطره را از خودمان داریم که در دوره تحصیل ما را مجبور میکردند کار تیمی انجام بدهیم بدون آنکه برای ما جذاب باشد. یا اینکه کارهای هیجان انگیز انجام بدهیم بدون آنکه خیلی معنا داشته باشد. برای سوزان کین این داستان برمیگردد به دورهای که به کمپ تابستانی رفته بود که مربی مجبورشان میکرد کلمهای را به تناوب تکرار کنند؛ مثلا با این کار روح جمعی تشویق شود یا اینکه خودشان را تخلیه کنند
سوزان کین که به شدت از سوی دوستان و مربیان به درونگرایی متهم میشد، در واکنش وارد بورس شد و به عنوان وکیل در بورس کار کرد. در حالی که هدف اصلیاش نویسنده شدن بود. به هر حال، او الان نویسنده شده است و کتابی در مورد اهمیت درونگرایی دارد. مثالهایی که میزند افراد مختلف علمی و سیاسی و دینی هستند که با وجود درونگرا بودن تغییر ایجاد کردهاند. مثل لینکلن یا محمد و موسی یا اندیشمندانی مانند انشتین
البته توضیح بدهم که در روانشناسی بین درونگرا و خجالتی بودن تفاوت وجود دارد. افراد خجالتی از قضاوت دیگران میترسند. در حالی که درونگراها چنین نیستند
تحلیل سوزان کین این است که درونگرایی حاصل هژمونی آمریکایی در دوره اخیر است که چون ایده بیگ بیزینس در آمریکا هژمونی یافته است، تمامی گرایشها برای اهمیت دادن به برونگرایی است تا افراد آماده چنین فکری بشوند
No comments:
Post a Comment