داشتم برنامه ستاره ساز رو نگاه می کردم. یکی از مواردی که خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد؛ اون پدری بود که بچه اش رو از مشهد برده بود تا اهواز تا بچه تست بده. خیلی جالب بود؛ به خصوص برای مایی که خانواده ها به شدت با فوتبالیست شدن ما مشکل داشتن و اصلا نمی پذیرفتن
پدر خیلی زیبا می گه که آشپز هتل بوده و مرخصی گرفته و بیست ساعت تو راه بودن که برسن اونجا
کارشون خیلی زیبا بود و من رو دست کم خیلی خوشحال کرد
برای مقایسه حساب کنید که من نوجوان بودم و پدر و مادرم یه پنج پوندی از قدیم داشتن و نگران بودن که تاریخش بگذره. وقتی عمو واله داشت می رفت انگلستان اون رو بهش دادن. عمو واله پرسید چی می خوای بگیریم؛ منم سریع گفتم که مجله ورزشی مچ. خیلی دوست داشتم یه نسخه داشته باشیم. پدر و مادرم سریع گفتن که نه؛ یه چیز بدردبخور بگیرین. هنوز بعد از سی سال رو دلم مونده :)
No comments:
Post a Comment