شایا چند بار نظر من را در مورد جمهوری اسلامی و آینده پرسیده است و من همیشه به یاد یکی از کسانی می افتم که به عنوان پدر جامعه شناسی و اولین جامعه شناس شناخته می شود - البته طبیعتا از طرف برخی افراد. پدر جامعه شناسی ابن خلدون است که در قرن چهاردهم میلادی کتاب مشهور خود به عنوان مقدمه را نوشت و در آن به مساله مهم تغییرات اجتماعی و کشمکش پرداخت
نظر ابن خلدون بر این مبناست که هر تمدنی در دوره ای شکل می گیرد، رشد می کند و بعد انحطاط آن شروع می شود و بعد از آن تغییر اتفاق می افتد
در مورد جمهوری اسلامی هم همین سناریو متصور است. ساختار جمهوری اسلامی به این شکل است که در طول زمان به دوره ای می رسد که کلا کارآمدی خودش را از دست می دهد و به عنوان یک حکومت ورشکسته از بین می رود. این که چه زمانی این اتفاق بیفتد، مشخص نیست، اما این نهایت چنین حکومتی از دیدگاه اقتصادی است. بسیاری فکر می کنند که خوب پول نفت برای ادامه حکومت کافی است؛ اما در مورد ایران این موضوع کمرنگ شده است. به چند دلیل: اول این که در طول زمان هزینه استخراج نفت برای ایران افزایش پیدا کرده است و در نتیجه سودی که از فروش نفت حاصل می شود، کمتر شده است. دوم اینکه با توجه به ناکارآمدی حکومت ایران، نیروهای قوی و توانای ایرانی کشور را ترک کرده اند و این باعث شده است که هزینه های تولید افزایش پیدا کند. نیروی توانا می تواند هزینه ها را کم کند. وابستگی نفتی ایران به چینی ها در حال حاضر ناشی از همین موضوع است. سوم این که کلا در ایران با توجه به نارضایتی عمومی و مطابق آمار، ایرانی ها آگاهانه و ناآگاهانه کم کاری می کنند و همین هزینه تولید را افزایش می دهد. در اصل، اگر یک کارگر / کارمند ایرانی را با اروپایی مقایسه کنیم، با توجه به این که ایرانی ارزان تر است؛ ولی کیفیتش پایین تر است. بنابراین خودروی ایرانی با وجود نیروی کاری ارزان قیمت بالا و کیفیت پایینی دارد. همین موضوع باعث می شود که هزینه های استخراج نفت بالاتر شود و سود حاصل از فروش کم شود. چهارم این که با توجه به تحریم های دوره ای، ایران برای فروش نفت گاهی باج می دهد. مثلا در دوره جنگ، نفت را با قیمت پایین پیش فروش کرد / یا به نوعی قسطی فروخت؛ همین موضوع سود کشور را کم می کند. خلاصه این که درآمدهای نفتی در ایران به شدت کم شده است و یکی از دلایلی که در سطوح بالای حکومتی شاهد حذف آدم ها هستیم، همین کاهش شدید درآمد است که الان دعوا بین همان درآمد کم است و عده ای باید حذف شوند تا به گروه بالای حکومتی مقدار بیشتری برسد
در بلندمدت؛ چنین ساختار ورشکسته ای نمی تواند به زیست خود ادامه دهد و فشار بر ملت افزایش پیدا می کند (در مدل دولت-ملت). این موضوع، در افزایش مالیات ها و سایر مواردی که از مردم باید گرفته شود، مشهود است. بنابراین ما می دانیم که پایان این داستان کجاست
No comments:
Post a Comment