Monday, December 31, 2018

نرم‌افزار آزاد یک جنبش است و برای من مفید بوده است

مدت‌ها قبل بحث‌هایی را دنبال می‌کردم که بین طرفداران جنبش آزاد با مخالفان آن در جریان بود و در مقام یک طرفدار برابری و آزادی برایم جالب بود تا دلایل سایر افراد را بدانم؛ مثلا بدانم طرفداران اَپل چگونه فکر می‌کنند. 

دو سه هفته گذشته به شدت درگیر کاری بودم که بطور عملی به من نشان داد که چرا استفاده از نرم‌افزارهای آزاد می‌تواند برای فردی مثل من بسیار جذاب باشد

داستان این است که من برای پایان‌نامه خودم احتیاج داشتم که اطلاعات یکی از پیمایش‌های مرکز آمار ایران را تحلیل کنم. هفت هشت سال پیش مزاحم جادی شدم و از دانش جادی استفاده کردم. اتفاقا برای من تجربه بسیار گرانبهایی بود که با یکی از گیک‌های کامپیوتر آشنا باشم و از هم‌کاری‌اش لذت ببرم. انجام کاری که من می‌خواستم انجام بدهم برای جادی یک یا دو روز کار بود و بس؛ علاوه بر این، با توجه به نگرش‌اش به برنامه‌نویسی کار را برای خودش بسیار جذاب می‌کرد؛ یعنی برای هر کاری یک روتین کوچک می‌نوشت و بدین ترتیب کار سریع انجام می‌شد و ما هم یک چالش را تجربه می‌کردیم و لذت مبسوطی می‌بردیم. ماه گذشته تصمیم گرفتم یک مقاله با داده‌های سال‌های اخیر بنویسم. مشکل این بود که من داده‌های سال‌های جدید را نداشتم و باید به بانک داده‌های مرکز آمار ایران مراجعه کنم

طرح مسأله
مرکز آمار ایران داده‌های استخراج شده را در یک فایل مایکروسافت اَکسس ذخیره می‌کند که به دلیل شکل داده‌ها و وارد کردن آن به بانک‌داده‌ها عملا نمی‌توان گزارش‌های مناسبی از آن گرفت - یا دست کم من نمی‌توانم این کار را انجام بدهم. مشکل اینجاست که برای گرفتن یک سری گزارش‌ها و خروجی‌ها اکسس به ما امکانات کافی نمی‌دهد
من در جایی قرار داشتم که دانش بسیار ابتدایی اکسس داشتم و بسیار کم هم در مورد اس‌کیواِل می‌دانستم. در اینجا دو راه وجود داشت: اول اینکه دانش اکسس خودم را بیشتر کنم و از همان بانک داده‌های مرکز آمار ایران استفاده کنم. دوم اینکه بانک‌داده‌ها را تبدیل کنم تا بتوانم در اس‌پی‌اس‌اس از آن استفاده کنم
طبیعتا در ابتدا به سراغ گزینه اول رفتم که منطقی‌تر بود؛ زیرا نیاز به کار زیادی نداشت و تنها باید روی همان فایل اصلی کار می‌کردم. یک هفته‌ای پیش رفتم ولی به جایی رسیدم که عملا امکان پیشرفتی وجود نداشت. نکته اینکه هر چقدر هم در اینترنت جستجو کردم که ببینم دیگران چه می‌کنند؛ تنها به راهنماهایی رسیدم که مثلا آموزش می‌داد چگونه گزارش‌های ساده از یک بانک‌ داده‌های اکسس بگیریم
گزینه دوم را باید انتخاب می‌کردم؛ راه دیگری نبود. برای این منظور باید پکیج‌های مرتبط با کار با اکسس را نصب می‌کردم تا بتوانم فایل‌های اکسس را در لینوکس باز و تبدیل کنم. بعد از آن باید مای‌اِس‌کیو‌اِل را نصب می‌کردم تا بتوانم جداول مرتبط را روی کامپیوتر درست کنم. بعد از آن باید خروجی‌ها را برمبنای نیازم می‌گرفتم. برای من که دانش بسیار کمی داشتم این فرایند دو هفته طول کشید؛ ولی کار به نحو احسن انجام شد
این روند برای من پیچیده بود و بدون راهنماها و آموز‌ش‌های آنلاین امکان نداشت. برخلاف اکسس ، هر جایی که به مشکل برخوردم به راحتی توانستم با کمک آموزش‌های انلاین کار را پیش ببرم. به نظرم تفاوت بزرگ در همین‌جاست: نرم‌افزار آزاد و حامیان آن یک جمع هستند که به صورت گروهی یک پروژه را پیش می‌برند و در نتیجه در آن به بهترین شکلی اطلاعات تولید برای استفاده عمومی تولید می‌شود. به همین دلیل، فردی مثل من از صفر شروع می‌کند و به نتیجه‌ای که می‌خواهد می‌رسد در حالی که در نرم‌افزارهایی مانند اکسس چنین نیست

Tuesday, December 11, 2018

مژده مژده، برانکو هم به مربیان ایرانی پیوست

در طول چند سال گذشته یک دلخوشی در لیگ ایران داشتیم. اینکه فردی مانند برانکو وجود دارد که منصفانه صحبت می کند و حتی در مواردی که داوری یا شرایط به ضررش است با متانت صحبت می کند. اما بالاخره این شرایط نیز تغییر کرد. برانکو که پس از مدت ها در بازی با ذوب آهن به داور تاخته بود و با ادبیاتی عجیب به داور و سیستم تاخته بود، در بازی با سپاهان هم اشتباه داوری به نفع تیمش را نادیده گرفت و مانند مربیان دیگری که می شناسیم از پنالتی اشتباه داور دفاع کرد
برای من این نقطه پایان تعیین کننده ای بود. همیشه امید داشتم که با تغییر نگاه مربیان شرایط برای داوران راحت تر شود و از طرف دیگر سیستم به سمت بهتر شدن حرکت کند. کسانی که داوری کرده اند می دانند آرامش داور به تصمیم بهتر داوران کمک می کند، در حالی که با جو حاضر تمامی مربیان به این گمان هستند که داوری به ضررشان بوده است و باید تلاش کنند با ایجاد جو ناآرام حق تیم شان را بگیرند. این جو به نفع فوتبال و داوری نیست. خودتان را به جای مربیان بگذارید؛ برانکو هفته گذشته بی دلیل به داوران تاخت و این هفته به نفع تیمش قضاوت شد. آیا شما هم جای مربیان دیگر بودید این کار را نمی کردید؟
در گذشته علی دایی بسیار از این ترفند استفاده کرده است و با شناختی که از کارلوس کیروش داریم، می دانیم که او هم برای کم کردن فشار از روی خودش همیشه به داوران می تازد و متاسفانه متاسفانه متاسفانه در ایران از آن به عنوان جنگ روانی یاد می شود. نتیجه اش را دیده ایم: بازیکنانی که با نگرشی منفی وارد زمین می شوند. بازیکنی که در ناخودآگاهش معتقد است همه سیستم ضد او هستند عصبی است. همین باعث می شود که بسیاری بازیکنان ما اخطارهای بی دلیل بگیرند
در نهایت باید به نقش فدراسیون فوتبال اشاره کنیم که مثل همیشه منفعل است. ظاهرا فدراسیونی ها آن قدر درگیر مشکلات قوانین عجیب و غریب ایران هستند که فرصتی برای انجام وظایف خود ندارد. اگر با صحبت های غیرمنصفانه برانکو بعد از بازی با برانکو برخورد می شد، زهر داستان کمتر می شد؛ اما فدراسیون خواب است همان طور که در چند ماه گذشته خواب بوده است

Sunday, December 02, 2018

برون‌گرایی حاصل از هژمونی آمریکا

به ندرت بخاطر جو به وجود آمده به سمت چیزی تمایل پیدا می‌کنم و بنابراین از برخی هیجانات و اخباری که دوستان درگیرش هستند بدورم. یکی از این جریانات که سال گذشته برخی دوستان نزدیک من را تشویق به گوش دادن و آموختن می‌کردند، تد تاک ها بودند. هفته گذشته الکساندرا به من تکلیف کرد که صحبت‌های سوزان کین را بشنوم. سوزان کین تد تاکی دارد در مورد اهمیت شخصیت درون‌گرا که آن را بر مبنای تجربه‌های شخصی‌اش و از طرف دیگر مطالعات تاریخی‌اش انجام می‌دهد
او معتقد است که در دوره اخیر توجهی بی‌دلیل بیش از حد به برون‌گرایی شده است و تمامی تلاش این است که مدارس و مراکز آموزشی شخصیت برون‌گرا را رشد دهند. همه ما این خاطره را از خودمان داریم که در دوره تحصیل ما را مجبور می‌کردند کار تیمی انجام بدهیم بدون آنکه برای ما جذاب باشد. یا اینکه کارهای هیجان انگیز انجام بدهیم بدون آنکه خیلی معنا داشته باشد. برای سوزان کین این داستان برمی‌گردد به دوره‌ای که به کمپ تابستانی رفته بود که مربی مجبورشان می‌کرد کلمه‌ای را به تناوب تکرار کنند؛ مثلا با این کار روح جمعی تشویق شود یا اینکه خودشان را تخلیه کنند
سوزان کین که به شدت از سوی دوستان و مربیان به درون‌گرایی متهم می‌شد، در واکنش وارد بورس شد و به عنوان وکیل در بورس کار کرد. در حالی که هدف اصلی‌اش نویسنده شدن بود. به هر حال، او الان نویسنده شده است و کتابی در مورد اهمیت درون‌گرایی دارد. مثال‌هایی که می‌زند افراد مختلف علمی و سیاسی و دینی هستند که با وجود درون‌گرا بودن تغییر ایجاد کرده‌اند. مثل لینکلن یا محمد و موسی یا اندیشمندانی مانند انشتین
البته توضیح بدهم که در روان‌شناسی بین درون‌گرا و خجالتی بودن تفاوت وجود دارد. افراد خجالتی از قضاوت دیگران می‌ترسند. در حالی که درون‌گراها چنین نیستند
تحلیل سوزان کین این است که درون‌گرایی حاصل هژمونی آمریکایی در دوره اخیر است که چون ایده بیگ بیزینس در آمریکا هژمونی یافته است، تمامی گرایش‌ها برای اهمیت دادن به برون‌گرایی است تا افراد آماده چنین فکری بشوند