Saturday, July 18, 2020

استثمار نیروی کار در اروپا

یکی از انتقادات چپ گرایان به کل ساختار سرمایه داری امکان استثمار گروه های فرودست در آن است؛ امکانی به گروه های فرادست اجازه می دهد تا فراتر از قانون از نیروی کاری استفاده کنند بدون آن که نیازی باشد تا در چارچوب قانونی حقوق حقه افراد را بپردازند. از این نظر اشاره می کنم که این یک نقد چپ به ساختار سرمایه داری است که مارکس در تحلیل خود از نظام سرمایه داری به این موضوع اشاره کرده بود که در نظام سرمایه داری تنها عاملی که دارنده ابزار تولید می تواند در آن دخل و تصرف کند هزینه ای است که برای نیروی کار می پردازد. در اصل، سرمایه دار می تواند با کاهش حقوق کارگر هزینه تولید و در نتیجه سود خود را افزایش دهد

در سال های اخیر، چنین روندی در کارهایی که به عنوان مشاغل حقوق کم (Low-income jobs) شناخته می شود به خوبی قابل رویت است. به نظر من، حتا رفتار انسان دوستانه آلمان در جذب تعداد زیادی پناه جو در سال های اخیر، بیش از هر چیزی نیاز این کشور به نیروی کار ارزان در مشاغل سطح پایین را نشان می داد. کما اینکه اکثر این افراد در کارهایی مشغول شده اند که هیچ آلمانی در این زمینه وارد نمی شود

مثال جدیدتر آن را در رفتار دولت اتریش در زمان شیوع بیماری کووی-19 دیدیم. در دوره ای که تمامی پروازها از و به وین ممنوع بود، یک پرواز اختصاصی تعداد زیادی از نیروهایی که وظیفه کار برای سالمندان و نگهداری آنها را دارند از بلوک شرق به اتریش آورد تا پس از قرنطینه دو هفته ای به کار در این شرایط مشغول شوند. این در حالی است که در آن زمان کشور اتریش بالاترین میزان بیکاری پس از جنگ دوم را تجربه می کرد! خود بخوان حدیث مفصل

اخیرا یکی از زنان بلغاری که به عنوان پرستار سالمندان در آلمان فعالیت کرده است، از شرایط حقوق خود شکایت کرده است. داستان این است که او در زمان کار خود حقوق خالص ماهیانه هزار یورو دریافت کرده است که می شود گفت کمینه حقوق در آلمان و کمی بالاتر از خط فقر است. بطور اسمی او بین سی تا چهل ساعت کار می کرده است؛ اما شکل اصلی کار بدین گونه است که او باید همیشه در دسترس بوده است و عملا شبانه روز مجبور بوده است که کارهای افراد تحت پرستاری خود را انجام دهد. بنابراین عملا باید محاسبه حقوق او باید به شکلی دیگر انجام میشده است. دادگاهی در برلین کارفرما را به پرداخت چهل و دو هزار یورو محکوم کرده است. این نیروی کار بلغاری نمونه ای از چند میلیون نیروی کاری است که در این شرایط استثمار می شوند

Saturday, July 11, 2020

سرمایه داری، جنگ جهانی اول و دوم و قرارداد با چین

مارکس بهترین تحلیل ممکن از دوره سرمایه داری را در اختیار ما قرار داده است و اگر هم در مجامع علمی تشکیکی به مارکس وارد است، به واسطه پیش بینی های اوست. علاوه بر این، نکته در این جاست که مارکس جنبه اقتصادی و اجتماعی جامعه سرمایه داری را به خوبی تحلیل کرده است و پسینیان مارکس جنبه های فرهنگی یا سیاسی جامعه را مورد مداقه قرار داده اند

یکی از مواردی که مارکس به درستی به آن اشاره کرده است؛ بحران های ادواری سرمایه داری است که به واسطه این شیوه تولید و روابط منشعب از آن پیش می آید و گریزی از آن نیست. یکی از مهم ترین بحران های سرمایه داری بحران مازاد تولید است

با مثالی واقعی و بعد از آن خیالی بحث را روشن می کنم. آغاز سرمایه داری در انگلستان بود و انقلاب صنعتی هم به هم چنین. کارخانه های پارچه بافی انگلستان یکی از مثال های جالب متاثر از انقلاب صنعتی بود. وقتی کارخانه ها صنعتی شدند، تولید بالا رفت. طبیعتا بازار داخلی یک کشور اشباع شونده است و بعد از مدتی دیگر خریداری در کشور وجود ندارد. راه کارهای پیش روی تولیدکننده تعطیلی کارخانه یا کاهش تولید یا کاهش قیمت است. اما با توجه به منطق سرمایه داری که سود بیشینه هدف آن است؛ راه دیگری مطرح می شود: یافتن بازارهای جدید. 
چه کنیم؟ هندی ها را به جایی برسانیم که پارچه های ما را مصرف کنند و بعد از آن کل دنیا

مثال خیالی: فرض کنید که من شرکت تولید قطعات مخابرات دارم و برای اعضای خانواده گوشی می سازم. خانوار هشت نفره ما حداکثر سی و دو گوشی می خواهد تا هر عضو خانوار یک گوشی در جیبش بگذارد. وقتی سی و دو گوشی تولید کردم دیگر مشتری ندارم. چه می کنم میرم سراغ خانوار کناری. اما آنها شخصی دارند که گوشی برایشان می سازد. چه می کنم؟ یا آن شخص را به شکلی با خودم همراه می کنم یا از بین می برم یا اینکه با ایجاد انگیزه در آن خانوار (مثل قیمت پایین تر یا ارایه خدمات جانبی) آنها را تشویق به خرید گوشی خودم می کنم و ... . حالا با همین توضیح به چند پدیده می پردازم

خیلی ساده می شود گفت که جنگ جهانی اول به دلیل ترور ولیعهد اتریش شروع شد یا جنگ دوم به دلیل حمله هیتلر به لهستان؛ در حالی که با این نگاه می شود دستیابی به بازارهای جدید را دلیل اصلی این داستان ها دید. با اشغال هر مستعمره ای انحصارهای اقتصادی بسیاری شکل می گیرد و کشور جدید می شود بازار جدید برای فروش کالا و در بسیاری موارد خرید ارزان مواد خام

به قراردادهای ایران و چین هم به همین منوال می توان نگاه کرد. رشد سرمایه دارانه چین مستلزم بازارهای جدید است که چین از این فرصت استفاده می کند و با قراردادهایش این منفعت را برای خودش به وجود می آورد

Sunday, July 05, 2020

اینم مدیر فوتبالی

فوتبالی ها اصرار خاصی دارن که مدیران تیم ها باید فوتبالی باشن؛ اما فکر کنم این مدیریت انصاری فرد و سرپرستی پیروانی تو پرسپولیس نشون میده که همچی خبری هم نیست

انصاری فرد که بیشتر دنبال نمایش بود و پیروانی هم که بیشتر می خواد خودش رو دلسوز نشون بده و خزعبل سر کنه. هفته پیش تو این مایه ها بود که بیرواند باید بمونه و ما از طریق فیفا اقدام می کنیم. حرفی که معلوم بود از دانش کم ایشون ناشی میشد و امروز خیلی راحت میاد میگه که بیراوند باید بره 

خلاصه استاد کلا بیشتر در پی دعوا و خودنماییه