Sunday, April 28, 2019

عملکرد عجیب کمیته انضباطی

منظور از تنبیه در جامعه چیست؟
منطقا هدف اصلی ایجاد نظم و امنیت در جامعه است. مشکلی برای ما به وجود آمده است که تنبیه در جامعه نقش ساکت کردن بخشی از جامعه پیدا کرده است و در نتیجه نمی تواند به نظم و امنیت بینجامد

چند مثال: اگر پلیس یا گروه های شبه نظامی خلافی مرتکب شوند یا خشونتی انجام دهند در ایران مصونیت دارند. برای مایی که در جریان کوی دانشگاه بودیم؛ مشخص بود که جریان بیش از دزدی ریش تراش بوده است. آسیبی که به در و دیوار خورده بود؛ خیلی خیلی فراتر از این بحث ساده بود
نصرتی در مسابقات قهرمانی آسیا در دوره دادکان به عمد ستون فقرات بازیکن حریف را له کرد؛ کاری که می توانست باعث فلج شدن حریف بینجامد، ولی با تنبیهی مواجه نشد

به هفته گذشته برگردیم. یک فرد وارد زمین بازی تراکتورسازی می شود و به مسعود شجاعی حمله می کند؛ پس از آن دژاگه شخصا می خواهد آن تماشاگر را ادب کند! دیروز هم طرفداران پرسپولیس و بیرانوند و نعمتی حسابی دست به خشونت زدند.

امروز که احکام کمیته انضباطی صادر می شود، شاهد آن هستیم که احکام بیشتر از آنکه مبتنی بر قوانین باشد، برای راضی کردن تیم هایی است که طرفداران بیشتری دارند - به نوعی حق السکوت به آنهاست

Saturday, April 27, 2019

دولتی که از مردم عقب تر است؛ مورد نگاری ایران / پرسپولیس / تراکتور

در ایران ما یک دوگانگی مردم / دولت - حکومت داریم. منظور این است که چه پیش از شکل گیری دولت - ملت ما حکومت های جدا از مردم داشتیم و بعد از آن هم دولت ها از دل مردم بیرون نیامده اند و عواملی غیرمردمی در شکل گیری مردم نقش داشتند. همین باعث می شود که دولت ها و حاکمان از متوسط مردم سطح فکری پایین تری داشته باشند

منظور من بطور واضح این است که دولت می تواند پیشروی تغییرات به سمت جلو در یک جامعه باشد و این مهم وقتی اتفاق می افتد که حاکمان نگاهی ملی داشته باشند و هدفی عمومی برای جامعه تعریف کرده باشند. در ایران، بیشتر ایام با نگاهی مقابل روبرو بوده ایم؛ بدین معنا که حاکمان و دولت ها یا منافع فردی برایشان مهم تر بوده است یا آنکه علم کافی نداشته اند. به عنوان مثال، نگاهی به روند توسعه اقتصادی ایران نشان می دهد که دولت های ایران با مبانی ساده توسعه آشنا نبوده اند و سهوا یا عامدا کاری کرده اند که تحول اقتصادی ایران به تاخیر بیفتد و در شرایط فعلی حتا دشوار شود

در مقابل، ما می بینیم بیرون از دولت افراد آگاه و عالم وجود دارند که تصمیم گیری های بهتری را پیشنهاد می دهند؛ افرادی که متاسفانه به دلیل کوته بینی های سیاسی و فکری جایی در حاکمیت ندارند

همین اتفاق در مدیریت باشگاه های ما هم دیده می شود. رفتار اخیر زنوزی در تراکتورسازی و عرب در پرسپولیس مثال خوبی از این مدیران یک روزه است که خود عقب تر از مردم هستند. آدم هایی که برای محبوبیت لحظه ای و خالی کردن خشم های فروخورده به هر کاری تن می دهند. این آدم ها کاری می کنند که به جای طرفداران آرام و متین افراد خشمگین و متعصب وارد ورزشگاه های ما شوند

Thursday, April 25, 2019

تاثیر سوسیالیست ها بر وین سرخ

پس از نوشتار دیروز در مورد وین، دوستی از من پرسید که اتفاقات صد یال پیش چه تاثیری بر وین امروز دارد و چرا من فکر می کنم که امکان دارد در آینده سطح زندگی در وین کاهش پیدا کند

یکی از ایده های مهم سوسیال دموکرات در وین ایجاد فرصت های برابر بود - فراموش نکنیم که کلا ما سوسیالیسم را با اهدافی مانند برابری و عدالت می شناسیم. فرصت های برابر چگونه به وجود می آید؟ وقتی که آدم ها می توانند مانند همدیگر تحصیل کنند؛ ورزش کنند؛ سکنی بگزینند یا از وسایل عمومی استفاده کنند

بنابراین سوسیالیست ها در ابتدای کار تحصیل را رایگان می کنند؛ امکانات ورزشی به وجود می آوردند؛ مسکن را ارزان می کنند (یا دست کم خانه هایی برای افراد کم درآمد می سازند که نوعی حمایت اجتماعی به حساب می آید) و وسایل عمومی ارزان می شود

تمامی این اتفاقات در وین افتاد؛ بطوری که در مناطق اشرافی وین هم خانه هایی ساخته شد که گروه های کم درآمد هم می توانستند در آن زندگی کنند. مثال آن خانه هایی که به عنوان گماین ده شناخته می شود در منطقه نوزده و هجده وین است. اماکن ورزشی بسیاری ساخته شد؛ مثال های استخرهای دولتی بسیار شناخته شده هستند. آملین باد وقتی ساخته شد یکی از زیباترین مجموعه های ورزشی در اروپا بود. افراد می توانستند با هزینه کم از این دولت ها استفاده کنند. خود من که در تهران به دلیل درآمد کم نمی توانستم استخر بروم، قیمت های این استخرها تا چندی پیش بسیار مناسب بود

حالا به تغییرات نگاه کنیم. همین مسکن های اجتماعی از اولین مواردی است که در سال های اخیر در حال محو شدن هستند.همزمان قیمت مسکن و اجاره مسکن به شدت در حال افزایش است. خوب، در همین جا به یکی از موارد مهم اشاره می کنم. چرا شهری مانند وین امن است و نیویورک نیست؟ به دلیل نابرابری های عجیب اجتماعی. خیلی از دوستانی که از آمریکا یا ایران به وین می آیند خیلی تعجب می کنند که چطور افراد جرات می کنند که نیمه شب در شهر قدم بزنند. به یک دلیل ساده: وین محلات خلاف ندارد. در نیویورک محله ای شکل می گیرد که افراد مورد تبعیض در آن گرد هم می آیند و کسی جرات ندارد به این محله که هارلم نام دارد برود. راه برون رفت هم وجود ندارد؛ امکان تحصیل و فرهنگ پذیری برای این بچه ها وجود ندارد و آنها خرده فرهنگ خود را شکل می دهند. در وین به دلیل اختلاط اقتصادی و اجتماعی این موضوع کمتر دیده می شود. الان که مسکن گران شده است و حمایت ها کاهش یافته است، چنین مناطقی در وین در حال شکل گیری هستند. مناطقی مانند منطقه ده یا دوازده یا شانزده به عنوان محلاتی خارج نشین شناخته می شوند و قطعا در آینده مشکلات زیادی به وجود می آید

امکانات ورزشی وین که به همت سوسیالیست ها عمومی بود و ارزان در حال گران شدن است. حمایتی که از کلیه دانشجویان انجام می شد در حال محدود شدن است. از طرف دیگر، استخری مانند مارگاریتن باد به بخش خصوصی واگذار شده است؛ یعنی امکانات عمومی در حال کاهش هستند. مضاف به اینکه هزینه این استخرها در دو سال بیش از پنجاه درصد افزایش پیدا کرده است

در مورد تحصیل هم که جریان پولی شدن دانشگاه ها آغاز مهمی بود. دوره هایی که در مدارس عمومی برگزار می شود کیفیت خود را از دست داده اند و از طرف دیگر به بهانه های مختلف از بچه ها در مدارس پول می گیرند - مثلا هزینه غذا. در اینجا ذکر کنم که ایده مدارس مردمی یکی از ایده های درخشان سوسیالیست ها بود. در آنجا دوره های آموزشی برای مردم برگزار می شد و جالب تر این که انواع برنامه های فرهنگی امکان رشد در آنجا داشتند

خوب، برگردم به تاثیر این موارد در وین. ما در جامعه شناسی و اقتصاد با مفهومی به نام ساختار روبرو هستیم. ساختار در تعریف ساده مفهومی است که وجود دارد و دیده نمی شود. وقتی اقتصاددان می خواهد ساختار را نشان بدهد، باید تورم و درآمد و میزان اشتغال را اندازه گیری کند تا جنبه ای از اقتصاد را نشان دهد. ساختار اجتماعی هم چنین است. ما باید به میزان حضور خارجی ها در کشور، بیکاری و غیره توجه کنیم. ساختار اجتماعی در سال های طولانی شکل می گیرد و زمان زیادی طول می کشد تا تغییر کنند. وینی ها در سال ها به این ساختار رسیدند و هم اکنون در حال ضربه زدن به آن زدند و دود آن به چشم آیندگان می رود

Wednesday, April 24, 2019

وین / یوتوپیای انسان بهتر

در یک سری امتیازدهی ها وین شهر اول دنیا شده است و بسیار در این مورد صحبت می شود. اتفاقا در یک سری کارهای تحقیقاتی در وین دیده می شود که احتمالا در آینده وین جایگاه خودش را از دست خواهد داد. به خصوص در زمینه هایی مانند نابرابری شاهد افزایش اختلاف بین اتریشی ها و وینی ها هستیم

اما برای این که بدانیم وین امروز چگونه ساخته شده است؛ باید به صد سال پیش برگردیم. بهانه این بازگشت تاریخی صد سالگی سوسیال دموکراسی وین است. در اصل آپریل 1919 بود که اداره وین با ایده های سوسیالیستی آغاز شد. به همین بهانه هفته نامه پروفیل (اشپیگل اتریشی ها :) ) مطالب ویژهای به این موضوع اختصاص داده است. من هم بیشتر از همین مطالب استفاده می کنم و در مورد روند شکل گیری وین سرخ می نویسم

بعد از جنگ جهانی اول، امپراطوری اتریش - مجارستان از هم پاشید و جمهوری اتریش شکل گرفت. وقتی در سال 1919 انتخابات شهر وین برگزار شد؛ حزب سوسیال دموکرات به قدرت رسید. این نکته را هم باید اشاره کرد که وین سال ها بود که شهری با گرایش های کارگری شده بود؛ چرا که روند صنعتی شدن از اواخر قرن نوزدهم شروع شده بود و تعداد کارگران و کارخانه های وین به شدت افزایش کرده بود. همین موضوع باعث شده بود که گرایش های سوسیالیستی و کمونیستی در این شهر بسیار زیاد باشد


وقتی سوسیالیست ها پیروز شدند؛ تحولات زیادی در سیاست های شهر وین به وجود آمد. یکی از نمادهایی که هنوز باقی مانده  و یکی از جاهای دیدنی وین شده است؛ میدان کارل مارکس نام دارد. در این میدان خانه های مشابه ارزان قیمت با حمایت های دولتی ساخته شد. ایده های جدید برای زندگی جمعی مطرح و اجرا شد؛ به عنوان مثال، اتاق ها و فضاهای خاصی برای رختشویی ساخته شد. این رختشورخانه ها بسیار مجهز بودند و وقتی در سال 1930 خانه های این میدان به بهره برداری رسیدند؛ رختشورخانه آنجا مدرن ترین شکل ممکن را داشت

کوتاه بگویم: نود و دو درصد خانه ها در سال 1919 توالت نداشتند، نود و پنج درصد آب لوله کشی نداشتند و بیش از نود درصد خانه ها تخت خواب به اندازه ساکنان نداشتند، نتیجه آنکه تا سال 1934 با تحولاتی که اتفاق افتاد آمار بسیار بهتر شد

به جز حوزه مسکن، در حوزه بهداشت، تحصیلات و معیشت هم اتفاقات بسیار مهمی افتاد. هدف اصلی سوسیالیست ها این بود که تحصیلات برای همه در دسترس باشد و ارزان باشد. به همین دلیل، مهدکودک های مونتسوری برپا شد و تحصیل رایگان شد. از طرف دیگر، حمایت های اجتماعی و اقتصادی از طرف دولت به وینی ها ارایه شد. کمک های اقتصادی به وینی ها باعث شد که سطح زندگی همگان بهتر شود

وین مصداق شهری شد که برای همه فرصت های برابر به وجود می آورد و روی همین زیربنا وین سرخ شکل گرفت و هم اکنون بهترین شهر دنیا - در یک تحقیق جهانی - شد

Tuesday, April 23, 2019

منحنی یو شکل در ورزش

در ادامه انتقاداتی که از رفتار زنوزی - مالک تراکتورسازی - دارم؛ به منحنی انگیزشی اشاره می کنم

در تحقیقات ورزشی مبحثی در مورد ایجاد انگیزه و کارایی ورزشکار وجود دارد. اگر انگیزه پایین باشد، طبیعتا ورزشکار نمی خواهد حداکثر انرژی خود را بگذارد. این باعث می شود که کارایی خودش کاهش پیدا کند. در مقابل اگر انگیزه زیادی به فرد داده شود یا استرس به او وارد شود؛ باز هم کارایی او کاهش پیدا می کند

یعنی ما یک منحنی یو شکل برای هم بستگی انگیزه و کارایی داریم. وقتی فشار عصبی روی بازیکنان زیاد می شود، آنها کارایی خودشان را از دست می دهند. در مورد تیم تراکتورسازی هم همین موضوع باعث می شود که تیم افت کند. وقتی تاوان یک اشتباه در تیم معرفی به مراجع قضایی است و بدترین اتهام ها زده می شود؛ بازیکن بسیار محتاط می شود و با استرس بازی می کند

در چنین شرایطی یک مدیر کارامد به دنبال مدیریت داستان و آرام کردن تیم است و نه ایجاد جنجال

Friday, April 19, 2019

حالا که فروزان نبود چی میگی

در ادامه مشکلاتی که برای فروزان به وجود اومد ذکر کنم که وقتی رفتار غیر عقلانی است، نتیجه دلخواه نمیشه گرفت

الان همه بازیکنان تراکتور استرس دارن؛ وقتی با یک اشتباه طرف رو نابود بکنی، بهتر از این نمیشه

به جای ایجاد ارامش مالک باشگاه استرس رو تزریق کرد

لینوکس سبک

با توجه به اینکه اپ تاپ قدیمی من با سه گیگ رم پوکید؛ من موندم و یه لپ تاپ با یک گیگ رم. خوب تصمیم گرفتم که یه لینوکس سبک نصب کنم. متوجه شدم که منابع فارسی خوبی در این مورد وجود نداره و علاقه مندان باید از منابع انگلیسی استفاده کنن. با توجه به تعداد قابل توجه لینکوسی های ایران امیدوارم که به زودی مطالب جدیدی نوشته بشه :) من فعلا لینوکس پاپی رو نصب کردم

Wednesday, April 17, 2019

وقتی اختلاس میشه

دیروز نامه نماینده مردم تبریز به وزیر ورزش خوندم. در این نامه از وزیر خواسته شده بود که با توجه به جریان محسن فروزان در مورد مافیای ورزش پیگیری های لازم انجام بشه. اولین نکته برای من همیشه اینه که چرا یک کاری که وظیفه کس دیگری است باید این چنین بهش یادآوری بشه؛ گرچه چنین مواردی بیش از هر جایی به قوه قضاییه مربوطه
دوم اینه که برای جامعه ای که هنوز دنبال اعدام و کشتن آدم هاست؛ و هنوز تفاوت متهم و مجرم رو نمیدونه باید اعتدال رو پیش گرفت. در چنین حالتی نماینده مجلس نه تنها عقلانی عمل نمیکنه، تازه میاد آتیش بیار معرکه میشه. حالا تکلیف برای ما مشخصه
سوم و از هم مهم تر، نماینده محترم این همه اختلاس داره انجام میشه؛ این همه کارگر هستند که حقوق خودشون رو دریافت نمی کنن؛ این همه کارخونه داره به ثمن بخس واگذار میشه، اون وقت شما هیچ واکنشی نشون نمیدی، بعدش الان یادت میفته یه چنین نامه بی ربطی بنویسی؟ 

Tuesday, April 16, 2019

یک فیلم خوب در مورد تنوع فرهنگی

فرانسه یکی از کشورهایی است که با تنوع فرهنگی روبروست و این داستان ملی گرایی تاثیرات خودش رو بر این کشور نشون داده. اخیرا این فرصت رو داشتم که تعداد زیادی از فیلم های کمدی سینمای فرانسه رو ببینم که در مورد این تنوع فرهنگی ساخته شده
یکی از بهترین های این دوره برای من «مسیو کلود و دخترانش» یکی از بهترین ها بوده. به نظرم اگر دسترسی به اون دارید ببینید

Monday, April 15, 2019

از دست این پولدارهای بی سواد :)

خوب از قدیم دوستان من رو بخاطر هواداری از تراکتورسازی می شناختن و یادمه مواقع زیادی بود که من رو دست می انداختن. حتما خیلی ها یادشون هست که تراکتور مدتی در دسته های پایین تر بازی می کرد
اینها رو میگم که تاکید کنم به عنوان یک هوادار تراکتورسازی خط خودم رو مشخص می کنم
محسن فروزان اشتباه کرد و تیم باخت؛ اما رفتار برخی از هواداران و به خصوص شخص زنوزی با این بازیکن درست نیست. وقتی بازیکنی اشتباه میکنه جریمه اش اینه که نیمکت نشین میشه و دست بالا جریمه مالی میشه؛ اما این رفتار به هیچ وجه قابل قبول نیست که زمین و زمان رو به هم ببافن و کلی اتهام به یک نفر بزنن. این نشونه جهل در حوزه کاری و خشم سرخورده است. به نظرم این رفتار مالک باشگاه نشون دهنده این نکته هست که نمیتونه در حد یک مدیر ورزشی عمل کنه و از طرف دیگه رفتارش نشون داد برخلاف خیلی از ادعاهای پیشین که می گفت مدیریت رو به مدیر عامل واگذار کرده و خودش تنها نقش سرمایه گذار رو داشته، پوچ بوده و خودش تصمیم گیر اصلی هست
روند حرکتی تراکتورسازی که به دلیل ریخت و پاش اولیه خوب به نظر میرسه من رو برای بلندمدت نگران میکنه. تجربه آدم هایی مثل آبراهاموویچ در انگلستان تا هدایتی در ایران نشون میده که این طور آدم ها به واسطه پولی که با خودشون میارن، احساس می کنن که باید مدیریت کامل رو داشته باشن و در نتیجه نقش مدیر و مربی و مالک و ... رو به عهده دارن

Sunday, April 14, 2019

افرین به این پدر

داشتم برنامه ستاره ساز رو نگاه می کردم. یکی از مواردی که خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد؛ اون پدری بود که بچه اش رو از مشهد برده بود تا اهواز تا بچه تست بده. خیلی جالب بود؛ به خصوص برای مایی که خانواده ها به شدت با فوتبالیست شدن ما مشکل داشتن و اصلا نمی پذیرفتن
پدر خیلی زیبا می گه که آشپز هتل بوده و مرخصی گرفته و بیست ساعت تو راه بودن که برسن اونجا
 کارشون خیلی زیبا بود و من رو دست کم خیلی خوشحال کرد

برای مقایسه حساب کنید که من نوجوان بودم و پدر و مادرم یه پنج پوندی از قدیم داشتن و نگران بودن که تاریخش بگذره. وقتی عمو واله داشت می رفت انگلستان اون رو بهش دادن. عمو واله پرسید چی می خوای بگیریم؛ منم سریع گفتم که مجله ورزشی مچ. خیلی دوست داشتم یه نسخه داشته باشیم. پدر و مادرم سریع گفتن که نه؛ یه چیز بدردبخور بگیرین. هنوز بعد از سی سال رو دلم مونده :)

Saturday, April 13, 2019

در باب انتخاب / فردوسی پور و میثاقی

یکی از بحث های فعلی تلویزیون ما بحث برنامه نود و جانشین فردوسی پور در آن بود
به دلایل بسیاری این بحث پیچیده است و طبیعتا هر کس بنا به طرز فکرش و تجربیاتش و منطق و احساسش در این مورد اظهار نظر می کند و در برخی موارد عمل می کند
این موضوع برای من بهانه ای شد که در مورد یکی از اتفاقات پیشین زندگی ام فکر کنم و بازبینی کنم
یادم هست که حدود پانزده سال پیش در شرکتی کار می کردم و دوستی مدیرعامل بود. بنابردلایلی او را کنار گذاشتند و جالب بود که سرمایه گذار مرا برای مدیریت شرکت انتخاب کرد. من شاید ثانیه ای هم فکر نکردم و گفتم که نه؛ من جای دوستم را نمی گیرم و رد کردم
خوب؛ پانزده سال از اون جریان میگذره. صادقانه بگم که خیلی سختی کشیدم و اتفاقات زیادی برام پیش اومده. باز هم صادقانه میگم که امروز به گذشته نگاه می کنم و به خودم میگم شاید بهتر بود اون زمان شکل دیگه ای عمل می کردم
شاید بهتر باشه کسانی هم الان خیلی راحت قضاوت می کنن و حکم صادر می کنن؛ کوتاه بیان و دیگران رو بی دلیل محکوم نکنن

Wednesday, April 10, 2019

چند تا نکته فوتبالی

چند تا نکته فوتبالی به نظرم رسید که بگم

اول از همه این که وقتی گلزنی تیم های ایرانی رو از اوت دستی و کرنر می بینم، یاد یه جریان جالب می افتم. یکی از روش هایی که تیم های امیر قلعه نویی به گل می رسیدن همین اوت دستی بود. اون زمان همه از اون ایراد می گرفتن که تیم هاش دارن با این روش ها به گل میرسن  و برنامه ندارن. حالا جالبه که وقتی تیم های دیگه به این روش گل می زنن؛ اصلا در این مورد حرفی نیست

نکته بعدی در مورد شانسه: من یادمه به یکی از دوستان به شوخی گفتم که اگر کسی بازی ایران و آمریکا تو جام جهانی رو ببینه؛ به وجود خدا پی میبره :) اصلا یادم نمیره که چندین بار توپ به تیر دروازه ایران خورد؛ ولی گل نشد و ما بازی رو بردیم. به نوعی تو بازی ما در برابر مراکش هم شانس به کمک ما اومد.  برد ما خیلی به بازی ما ربطی نداشت
این رو گفتم که تاکید کنم وقتی تو بازی پرسپولیس دو بار تیر دروازه می خوریم و گل نمیشه یا تو بازی قبلی ذوب آهن پنالتی به اون شکل گل نمیشه، شانس با ما بوده. من هم مثل همه کیف می کنم و فریاد شادی می زنم
اما یادم میمونه که ما داریم شانسی بازی می کنیم و باید انتظارات ما در این حد بمونه :)

Saturday, April 06, 2019

خراب کردن یک سایت خوب

بعضی مواقع دست زدن به سیستمی که درست کار میکنه بدجوری حرص آدم رو درمیاره

یکی از این موارد سایت تاک هست. این سایت قبلا مثل آدم کار میکرد و ما خیلی ممنون و راحت بودیم. منتها نمیدونم به چه دلیلی تصمیم گرفنن که در هفته های اخیر تغییر بدن سایت رو. حالا هر دفعه که میخوای لاگین کنی باید کد بگیری از ایمیل؛ یعنی کلی مزاحمت بیهوده. از طرف دیگه سایت خیلی سنگین شده و از هر دو سه مرتبه یک بار هنگ میکنه و باید دوباره لاگین کنی. من دیروز برای دادن یک وکالتنامه دوازده بار برام کد اومد!!! چه وضعیت افتضاح به این میگن

Wednesday, April 03, 2019

برانکویی که بود و برانکویی که می شناسیم

فضای آزاد امکان رشد آدم ها را فراهم می کند. شاید بیش از هر جایی در هنر با این موضوع روبرو هستیم. در عرصه هنر اگر هنرمند رها و آزاد نباشد؛ امکان هیچ تغییری به وجود نمی آید. به نظرم یکی از مثال های آشنا برای ما رشد برانکو در طول سال های گذشته است

برانکویی که یادمان هست، دستیار چیروست که بسیار آرام بود و با وجود هوش زیاد نفر دوم بود. بعد از آنکه سرمربی شد باز هم در سایه دادکان بود. در جریان مسابقات که شرکت می کرد؛ مسایل حاشیه ای نمود زیادی داشت؛ انگار که سرمربی نقش ایجاد نظم را ندارد. حضور دادکان همیشه پررنگ تر از برانکو بود. یادمان باشد که وقتی بین بازیکنان دعوا شد؛ دادکان مصاحبه کرد و در مورد اهمیت استراتژی خودش صحبت کرد (که مثلا با نگه داشتن نصرتی باعث شده است تیم نتیجه بگیرد). هم چنین در مورد سلطه دایی بر تیم ملی داستان ها گفته شد

در اصل، دادکان بزرگ تر از برانکو بود و همین باعث شد که برانکو محو شود. اتفاثی که در دوره کیروش برعکس شد. کیروش بزرگ تر از مسوولان بود و به همین دلیل در این دوره مسوولان حذف شدند. دست روزگار کمک کرد که برانکو رشد کند و با حضور در فضاهای متفاوت بتواند خود را رشد دهد و در نهایت به موفقیت در ایران برسد

برانکو بدون آنکه آدمی ناآرام باشد، یاد گرفت که نظم را در تیمش نهادینه کند و به همین دلیل رضاییان و مسلمان و صادقیان جایی در تیمش ندارند. این برای من موردی بسیار جالب در مورد رشد آدمی در طول زمان است

Tuesday, April 02, 2019

باز هم جادی، باز هم پادکست و باز هم حرف حساب

جادی یکی از خوش فکر ترین آدم هایی است که من می شناسم و هر از چند گاهی یه پادکست منتشر میکنه. پادکست این دفعه فوق العاده است و به خصوص اون قسمت اول رو که در مورد شرایط مملکت صحبت میکنه رو توصیه می کنم