Wednesday, January 30, 2019

وقتی مدیران اصول اولیه برنامه‌ریزی را نمی‌دانند نتیجه همین است

فکر می‌کنم الان وقت مناسبی هست که به مفاهیم اصلی برنامه‌ریزی توجه کنیم و با شرایط حاضر آن را درک کنیم

در برنامه‌ریزی علمی از شرایط امروز آغاز می‌کنیم و سپس هدف گذاری می‌کنیم و بعد از آن مسیر رسیدن به آن هدف را برنامه‌ریزی می‌کنیم

در نهایت ارزیابی اهمیت پیدا می‌کند که با توجه به هدف سنجیده می‌شود

چون ما هرگز هدف را به درستی تبیین و مشخص نمی‌کنیم هیچ وقت ارزیابی علمی نداریم. چون مسوولان ما هرگز هدف‌شان را صریح و مشخص نمی‌گویند، هرگز ما نمی‌توانیم ارزیابی درستی داشته باشیم

Tuesday, January 29, 2019

دیدید گفته بودم

یکی از لذت های زندگی من اینه که برم تو چشم طرف و بگم دیدی گفته بودم

الان هم در مورد داوری این اتفاق افتاد. من چند بار نوشته بودم که بابا روی این موضوع کار کنید که بازیکن داور نیست، نکردین اینم نتیجه اش .... این سه نقطه ها فحش بود

ببین این یکی دو ماه اخیر من چقدر نوشته بودم





کلی دیگه هم هست که حال ندارم برم بگردم

Saturday, January 26, 2019

لذتی که در انتقام هست در عفو نیست

رفتار اخیر کیروش و برخی ملی پوشان خیلی مرا به یاد این جمله معکوس انداخته است که گویی لذتی که در انتقام هست در عفو نیست. دقیقا در زمانی که وقت لذت بردن از زندگی و پیروزی است، افراد یادشان می آید که گویی حساب های قدیمی هنوز باز است و باید آنها را صاف کرد. نتیجه اینکه کیروش در وقت پیروزی یادش می افتد که دیگری را بکوبد و آزمون و طارمی یاد انتقادها از خودشان می افتند

در روان شناسی اصطلاحی داریم که می گوید سعی کنید سوییچ شما دست دیگران نباشد که شما را کنترل کنند. در این حالت کلا کار این دوستان برعکس شده است و منتظر ضربه زدن و انتقام گرفتن از دیگران هستند. نباید فراموش کنیم که وقتی چنین جریانی به وجود می آید قطعا ادامه دار می شود. با توجه به شکل رفتار آزمون و طارمی و کیروش مطمینا آنها دوباره جایی سوتی می دهند و آن وقت منتقدان به انتقام حرف های فعلی به آنها می تازند

برای آنکه بتوانیم این کارها را با اتفاقات جامعه مقایسه کنیم می توانیم به جریان چشم هم چشمی ها اشاره کنیم. من برای کور کردن چشم همسایه می روم خودروی گران می خرم و او هم برای کور کردن چشم بنده می رود در طلایی می سازد برای خانه اش و بعدش من ... خلاصه ما از زندگی لذت نمی بریم و همش به فکر ضربه زدن به دیگران هستیم

#از زندگی لذت ببرید

Friday, January 25, 2019

Toxic Guilt احساس گناه زهرآلود

یکی از مفاهیمی که در متون فارسی کمتر وارد شده است و به نظرم خیلی به ما مرتبط است مفهوم احساس گناه زهرآلود یا 
Toxic Guilt
است. علاوه بر این نوعی شحصیت است که به آن هم شخصیت تاکسیک می گویند

اصل داستان این است که کلا احساس گناه نقش کلیدی در زندگی ما ایرانی ها دارد. بخشی از آن مذهبی و بخشی هم فرهنگی است؛ گرچه جدا کردن این دو بسیار سخت است. به هر حال مهم این است که ما در ایران بطور روزمره با احساس گناه بزرگ می شویم. از نظر مذهبی به این فکر کنید که چه بخش عظیمی از مذهب برای ما با ایجاد حس گناه نهادینه شده است. اگر رابطه جنسی برقرار کنید یک نوع حس گناه به وجود می آید؛ اگر خودارضایی کنید شکل دیگری از حس گناه به وجود می آید؛ در برخی موارد غذا خوردن هم ایجاد احساس گناه می کند

از نظر فرهنگی هم روابط خانوادگی ما بسیار با احساس گناه همراه بوده است و به همین دلیل هم روابط بسیار بیماری بین ما برقرار است. چقدر ما را از بی احترامی به بزرگترها بازداشته اند و بارها شده است که با وجود آسیب زننده بودن رفتار بزرگترها و والدین بچه ها با همین منطق وادار به سکوت شده اند و مشکلات به صورت های مختلف بعدها بروز کرده اند

من چون در خانواده ای بزرگ شده ام که به شدت در من احساس گناه به وجود آمده است؛ بسیار به این موضوع حساس شده ام و خیلی هم تلاش می کنم تا سم های این موضوع از زندگی من پاک شود. به عنوان مثال، وقتی بچه بودم داشتم بازی می کردم و اسباب بازی من روی زمین بود و مادر من آمد که آن را بردارد و سرش خورد به صندلی، آمد گوش من را گرفت و کشید که تقصیر توست که سر من خورد به صندلی. از آنجایی که کوچک خانه هم بودم تقصیرات زیادی متوجه من بود؛ اگر وسیله ای خراب می شد تقصیر من بود؛ اگر کسی خانه ما می آید خوش نبود؛ تقصیر من بود و کلی چیز دیگر

اگر این را به مذهب بسط بدهیم می رسیم به آنجا که اگر خشکسالی شود، این تقصیر افراد گناه کار است. برخی گناه می کنند، پس باران نمی آید! احساس گناه زهرآلود یا تاکسیک گیلت به احساس گناهی گفته می شود که فرد بدون آنکه به او ارتباطی داشته باشد احساس گناه می کند

برای اینکه مثالی از تاثیر آن بزنیم، می شود به دوره داوری خودم اشاره کنم. در بازی کمک داور بودم و داور بازی اشتباه کرد. ناظر بازی بعد از بازی با تندی به من گفت فلان صحنه تقصیر کی بود؟ من هم طبق عادت گفتم من. این نتیجه همان موضوع است

علاوه بر سطح فردی تحلیل، در سطح اجتماعی هم بسیار به این موضوع حساس شدم. یکی از شاه کارهای اخیر در ایران همان انتخابات است. دوستان اصلاح طلب از همین موضوع که در مردم نهادینه شده است سواستفاده می کنند. در تمامی انتخابات اخیر تبلیغ این بوده است که اگر به ما رای ندهید مقصر بدبختی ایران شما هستید!!! حالا عده ای از همین دوستان دارند می دزدند و می برند و آنها مقصر نیستند؛ مقصر کسی است که رای ندهد

خلاصه این احساس گناه خیلی مهمه؛ رو خودتون کار کنید :)

Monday, January 14, 2019

سالمرگ سرگی پاولیچ کورولیف

چهاردهم ژانویه سالمرگ یکی از آدم های مهم تاریخ شوروی است؛ کسی که نام «سر مهندس» در شوروی شناخته می شد و حتا بسیاری از همکارانش نام خانوادگی او را نمی شناختند. دلیل اصلی این گمنامی تا مرگ این بود که در دهه پنجاه و شصت این امکان وجود داشت که با توجه به شرایط جنگ سرد و جنگ ستارگان افراد مطرح سازمان هوایی شوری توسط سیا شناسایی و ربوده شوند
با توجه به این مقدمه می توان حدس زد که شغل کورولیف چه بوده است. سر مهندس یکی از طراحان اصلی موشک هایی بودند که به فضا می رفتند و گفته می شود که یکی از دلایلی که باعث شد روس ها قبل از آمریکایی ها آدم به فضا بفرستند - گاگارین در سال 1961 - همین حضور و طراحی کورولیف بوده است
از قضا، وقتی وی در سال 1966 و در پنجاه سالگی از دنیا رفت، آمریکایی گوی سبقت را ربودند و موفق شدند پیش از روس ها به ماه بروند - آرمسترانگ در سال 1969
جالب اینجاست که یکی از فرازهای عجیب زندگی سر مهندس این بود که برای شش سال در اردوگاه کار زندانی بود و پس از آن دوباره به فعالیت خود پرداخت

Friday, January 11, 2019

توجه به فوتبال پایه در اتریش

چند روز پیش پیشنهاد مهدوی‌کیا برای تقویت فوتبال پایه در آسیا را دیدم. به نظرم رسید از تجربه خودم در اتریش بنویسم که چطوری ساختار اجرایی در اتریش به افراد کمک می‌کند که فوتبال پایه رشد کند. شاید برای جالب باشد که اشاره کنم از دل این توجهات بازیکنی مانند دیوید آلابا معرفی شود که سال‌هاست بازیکن اصلی بایرن مونیخ به حساب می‌آید

نکته اول این که در دسته‌های سطح متوسط وین این امکان وجود دارد که بازیکنان ذخیره و جوان‌تر تیم‌ها پیش از بازی اصلی با هم بازی کنند. بدین صورت که حدود دو ساعت قبل از بازی تیم الف و ب در لیگ، تیم دوم آنها - شامل ذخیره‌هایی که در فهرست هجده نفره نیستند و جوانان مستعد باشگاه - با هم بازی کنند. در چندین بازی انجام شده، من کمک‌داور بازی اصلی و داور وسط بازی تیم‌های دوم بودم

این چنین بازی‌هایی اجازه می‌دهد تا مربی شرایط بدنی بازیکنان ذخیره را آماده بازی نگه دارد و از طرف دیگر به جوانان در یک بازی اصلی بدون استرس امکان ارائه توانایی‌های خود را بدهد

دومین تجربه من در فوتبال اتریش ساختار جالب تیم‌های پایه در رده‌های نونهالان و نوجوانان و جوانان بود. مسابقات در رده‌های سنی زیر هشت، ده، دوازده، چهارده و شانزده و هجده برگزار می‌شد. تا رده زیر دوازده سال تیم‌ها می‌توانستند مختلط باشند. نکته اینجا بود که سطح تیم‌ها در پایان فصل بر مبنای عملکرد کلیه تیم‌ها مشخص می‌شد؛ یعنی ممکن بود که تیمی در یک رده قهرمان شود، ولی اگر در سایر رده‌های سنی امتیاز لازم نمی‌گرفت ممکن بود که به دسته پایین‌تر برود؛ چرا که عملکرد همه تیم‌ها اهمیت داشت. با این کار جلوی سرمایه‌گذاری باشگاه‌ها روی یک پایه سنی خاص را می‌گرفت تا به همه توجه شود

در مدتی که داور بازی بودم، همواره تیم میزبان باید اینترنت و لپ‌تاپ برای داور فراهم می‌کرد و در نتیجه داور بلافاصله پس از بازی تمامی اتفاقات بازی را وارد سیستم می‌کرد و نتیجه بازی و کارت‌ها و تعویض‌ها برای همه قابل رویت بود. بدین ترتیب همواره مربیان می‌دانستند کدام بازیکن آنها دو اخطاره است. هم‌چنین جدول مسابقات و آقای گل‌ها بلافاصله آپدیت می‌شد

به هر حال، به نظرم رسید که تجربیات عملی خودم را در اینجا بنویسم

Friday, January 04, 2019

وضعیت اسفناک ورزش در ایران

خیلی پیش میاد که این روزا با شایا در مورد کلاس‌های ورزشی مدرسه صحبت کنیم. یکی از دردهای ما اینه که تو ایران کلی سختی به بچه‌ها میدن برای چیزهایی که به درد نمیخوره و از طرف دیگه از مسائل کلیدی غافل میشن. وقتی تو اروپا با بچه‌ها روبرو میشیم می‌بینیم که تو مدرسه به درستی ورزش کردن و با موسیقی آشنا هستند و می‌تونن به خوبی انگلیسی صحبت کنن. این سه تا که میتونه تا آخر عمر با افراد بمونه رو بچه‌های ایرانی باید تو کلاس‌های خصوصی و خیابون یاد بگیرن

اون روز تو مترو شایا دختری رو نشون داد که با وجود کمی چاقی بدن آماده‌ای داشت یا تو کلاس‌های ورزشی دختر دیگه ای بود که به راحتی می‌تونست دراز-نشست بره. اینها نشون میده که اروپایی‌ها تونستن راه رو پیدا کنن و به جای اینکه بچه ها رو مجبور کنن که انتگرال چندگانه رو یاد بگیرن (که احتمالا بیش از نود و پنج درصد ایرانی‌ها بعدها اصلا استفاده نمی‌کنن) بهشون یاد میدن که شنا کنن

خلاصه این یکی از افسوس‌های هر روزه ماست