Monday, December 12, 2011

رئال - بارسا؛ تحلیلی کوتاه

این نوشتار را به دوست خوبم مهیار تقدیم می کنم؛ اکنون افسوس دورانی را می خورم که با وجود اشتراک بسیار کمتر از مصاحبت همدیگر استفاده کردیم. قصد نداشتم که در مورد بازی مطلبی بنویسم، اما گفتگویی کوتاه پس از بازی مرا بر آن داشت که هر چند کوتاه در این مورد بنویسم.
به شدت منتظر آغاز بازی بودم. برای خیلی ها بازی رئال و بارسا بازی ستاره های بزرگ فوتبال جهان است. در یک طرف کاسیاس، سرجیو راموس، پپه، ژابی آلونسو، رونالدو، اوزیل، دی ماریا، کاکا، بن زما و هیگواین ایستاده اند و در مقابل پیکه، پویول، دنی آلوز، ژابی، اینیستا، مسی، فابرگاس و داوید ویا. اما آنچه برای من اهمیت دارد، تقابل دو مربی صاحب سبک دنیاست که در هر بازی ترفند جدیدی رو می کنند. پارسال مورینیو با گماردن سه هافبک دفاعی خشن در میانه زمین تلاش کرد کل نظام بازیسازی بارسا را به هم بریزد و تا حد بسیاری زیادی موفق بود. قبلا هم در اینتر با همین روش، سبک بازی بارسا را بهم ریخته بود و در نتیجه تا حد زیادی به موفقیت این سیستم اطمینان داشت. تفاوت مهم این بود که پارسال مورینیو متوجه شد که سیستم دفاعی اش با توجه به سیستم جدید بارسا قابل باز شدن است و هم چنین بارسایی ها از باخت مقابل اینتر میلان پند گرفته اند و به شدت با ضد حمله های مورینیویی مقابله می کنند. به همین دلیل رئال در بازی های مقابل بارسا موفق نمی شود. همین موضوع باعث تغییر سبک رئالی ها در سال جاری شد. مورینیو تلاش کرد با جمع کردن بهترین عناصر هجومی ممکن تیمی تهاجمی بسازد. نقطه قوت این تیم جدید نوع بازی در کناره های زمین و استفاده از هوش اوزیل / کاکا در میانه هاست. تحلیل بازی های رئال در فصل جدید نشان می داد که آنها بهترین استفاده را از ترکیب بازی مارسلو و دی ماریا می برند. گواردیولا در بازی دیروز کاری کرد که این پیکان از کار بیفتد. دنی آلوز آزادی عمل بسیاری پیدا کرده بود و مانند یک هافبک راست در میانه زمین پرسینگ مارسلو را به عهده داشت و فضای دفاعی پشت را پویول پر می کرد. در اصل یارگیری فشرده ای روی دو ستاره سمت چپ رئال انجام می شد که کار بازیسازی و ارسال را برای آنها بسیار سخت می کرد. برای این که فضای خالی در میانه دفاع بارسا پر شود، ابیدال اصلا بازی هجومی نمی کرد و بیشتر در زمین خودی دفاع می کرد. به نوعی سیستم بازی بارسا در نیمه دوم سه دفاعه بود و نه چهار دفاعه. طبیعتا این سیستم این اشکال را داشت که میانه دفاع بارسا آسیب پذیر شود. به همین دلیل دو سه صحنه دیدیم که بازیکنان رئال در موقعیت استثنایی قرار گرفتند که یک بار با بی دفتی رونالدو و یک بار با درخشش والدس موقعیت ها بی نتیجه ماند.
نکته دیگر این که گواردیولا با دیدن ضعف های خود در بازی سال گذشته، تیم خود را ترمیم کرد. دفاع رئال قدرتی و خشن است، به همبن دلیل بازیکنانی چون داوید ویا و پدرو در درگیری ها کم می آورند؛ بارسا آلکسیس سانچز را خرید. بازیکنی که می دود، درگیر می شود و دفاع حریف را خسته می کند. از آنجایی که چارچوب را می شناسد، از تک فرصت خود بهره می برد و گل می زند. دقیقا این همان بازیکنی است که پپ می خواست. از طرف دیگر، گواردیولا هافبک فانتزی به تیم خود اضافه کرد. اگر پپ می خواست می توانست در بازی های خود با دو هافبک دفاعی مانند کیتا و ماسکرانو بازی کند و کاملا دفاعی شود؛ اما چون فلسفه بارسا ارائه بازی زیباست، پپ فابرگاس را بر می گرداند تا با بازی فانتزی خود هافبک های رئال را زمین گیر کند. سسک خصوصیات دفاعی دارد و در حمله پاس های قطری و عرضی استثنائی می دهد، در صورتی که فرصت پیدا کند در گل زنی هم موفق است. این دقیقا همان بازیکنی است که هر تیمی آرزوی آن را دارد. حالا ترکیب او با ژابی و اینستا مرگبار است. سه بازیکن که تکنیکی، شوتزن، پاسور و گلزن هستند. به نظرم همین ترکییب خطرناک حریفان بارسا و تیم ملی اسپانیا را به خطر می اندازد.
خلاصه کنم، چندان عجیب نیست که دو گل از سه گل بارسا را خریدهای امسال بارسا زدند. چندان عجیب نیست که دی ماریا نمی تواند فشار بازی را تحمل کند و حتی در صورتی که مصدوم هم نبود، تعویض می شد و چندان عجیب نیست که مارسلو اشتباهی عجیب می کند و در گل های دوم و سوم تا حدی مقصر است. اینها همان چیزی است که فوتبال علم محور امروز را تشکیل می دهد.
به هر حال، بیش از هر چیزی منتظرم ببینم که مورینیو در بازی بعدی چه ترفندی از آستین خود در می آورد

No comments: