Thursday, July 12, 2012

بازی وبلاگی تحریم می کنم

جادی عزیز مرا به بازی وبلاگی دعوت کرده است و بنابراین من هم وارد بازی می شود و هر چند با تاخیر نوشتاری کوتاه می نویسم. در این بازی، هر کسی آنچه را که می خواهد تحریم کند می نویسد.

برای من یکی از عذاب آورترین وقایع این بود که کسی با ایجاد احساس عذاب وجدان در من کارش را پیش ببرد، بنابراین من در ابتدا ایجاد عذاب وجدان را برای پیش بردن مقاصد خود را تحریم می کنم. مثال خوبی که همیشه در ذهنم هست این جمله کلیدی است که والدین ما به ما می گویند فلان کار را نکردی، پس ما را دوست نداری. بعد، برای آن که نشان دهیم آنها را دوست داریم، گاه بر خلاف میل باطنی کاری را انجام می دهیم. این مورد در زندگی زوج ها هم دیده می شود

دومین چیزی که تحریم می کنم این شکل مطلق نگری است که باورهای شخصی خودش را جهانی و همگانی تصور می کند و نسخه ای برای همه می پیچد. این نسخه پیچیدن پدر صاحب بچه را در می آورد. طرف فکر می کند که نوع رابطه جنسی تنها یک شکل است، نوع رفتار تنها یک صورت دارد و هیچ شکل دیگری ندارد و هزاران مورد مشابه. همین مورد را می توان به همسانی با جامعه هم بسط داد. بارها به من گفته شده است که لباس شیک بپوش تا سر کار خوب بروی، رشته برق را ادامه بده تا پولدار شوی یا آن که برو آمریکا تا خوشبخت شوی. با این کار نسخه ای که خودشان می خواهند برای من می پیچند. من دوست دارم که به عقاید دیگران و خواسته های متنوع انسان ها احترام بگذارم و حوزه شخصی آنها را واقعا شخصی در نظر بگیرم و برایشان نسخه نپیچم.

در نهایت، شاید بهتر باشد که بگویم شاید بهتر باشد تا تحریم کردن را تحریم کنیم، چرا که تحریم کردن به معنای حذف گفتگو با دیگران به منظور تنبیه افراد است. 

همین

No comments: