Wednesday, August 09, 2017

در فکر کشتن کشتمش، من اون بد لعنتی رو با اشک و لبخند کشتمش

عنوان بالا بخشی از ترانه مشهور حمید عسکری بود که برای ما مثالی برای پایان دوره عشق‌های یک‌طرفه و مجنون‌گونه بود. در نگاه کلاسیکی که ما می‌شناسیم عاشق باید همیشه به پای معشوق افتاده باشد و معشوق هر خطا و بدی‌ای که بکند باز هم عاشق باید هم‌چنان دوست بدارد و عشق بورزد. اگر اشتباه نکنم یکی از اولین شخصیت‌هایی که به وضوح این نگاه را نقد کرد و حتی مجنون را مازوخیست نامید فروغ فرخ‌زاد بود. در نگاه روان‌شناسی مدرن هم داستان همین است، کسی که این چنین عشق می‌ورزد آدم بیماری به حساب می‌آید
این را گفتم تا نکته‌ای در مورد شرایط فعلی فوتبال ایران بگویم. درست است که عشق و تعصب از قدیم در ایران اهمیت زیادی داشته است و همین دیدگاه به پیراهن ورزشی هم بسط داده شده است، ولی به نظر می‌رسد باشگاه‌ها از این موضوع سوء استفاده می‌کنند. بسیاری از باشگاه‌ها پول و حقوق بازیکنان را نمی‌دهند و انتظار دارند بازیکنان به دلیل عشق‌شان به باشگاه دم نزنند. این اتفاق در مورد باشگاه‌های سرخابی پایتخت بسیار تکرار شده است. اما وقتی همین بازیکنان به حمایت احتیاج دارند باشگاه امکانی برای آنها فراهم نمی‌کند. نمونه‌ها زیادند. به سرنوشت مجتبا محرمی و جعفر مختاری‌فر از نسل گذشته و طالب‌لو و روان‌خواه و خلیلی نگاه کنید. بازیکنانی که عمر و سلامتی خود را برای باشگاه گذاشتند و الان باید تاوان خیلی از این مسائل را بخورند
در نتیجه شکایت برای گرفتن حقوق حق بازیکن است و امیدوارم که این دیدگاه عاشقانه مجنون‌وار سدی برای گرفتن حقوق آنها نشود

No comments: