Wednesday, December 25, 2019

افسردگی و نبود حرمت نفس ناشی از شرم تاکسیک

اگر به صحبت های فرهنگ هولاکویی گوش کنید، بارها اصطلاح "تاکسیک گیلت" را شنیده اید. تا آنجا که من می دانم این اصطلاح در اصل شرم تاکسیک (Toxoc Shame) است. منتها اسم آن هر چه باشد، مکانیزم آن یکسان است.
البته تاکید می کنم که هلاکویی یکی از افراد مورد علاقه من است و بسیار از او می آموزم، منتها به این دلیل بین شرم و گناه تفاوت در نظر گرفته می شود؛ چون شرم حس گناهی است که تقصیری متوجه فرد نیست، اما احساس گناه در مواردی است که فرد ممکن است گناه کار باشد و در نتیجه حدی از احساس گناه سالم است. مثالی از خود هلاکویی می زنم: فرزندی که غیاب یک والد را تجربه می کند، دچار تعارض می شود چون فکر می کند که او باعث آن شده است در حالی که او نقشی / تقصیری / گناهی ندارد. بنابراین می خواهم تاکید کنم که باید بین حس شرم و گناه تفاوت قایل شد


 این احساس شرم در انسان ها باعث افسردگی و کاهش حرمت نفس می شود که تاثیرات منفی در زندگی انسان می گذارد. حس گناه ناشی از آن باعث می شود که در مواردی انسان دچار تعارض (Fight Flight Freeze) می شود که مطابق آن فرد دچار خشم شدید می شود؛ اما نمی تواند خود را ابراز کند (به دلیل مکانیسم حس گناه) و در نتیجه خشک و منفعل می شود

منشا اصلی این حس ریشه در کودکی دارد و رفتار و گفتار ناصحیح والدین نقش اصلی را دارد. در اصل، در بسیاری موارد والدین این حس خود را به کودک منتقل می کنند. رفتاری که تاکید بی دلیل بسیار در مورد برخی رفتارها دارد و بیمارگونه کودک را تصحیح می کند (overcorrection) باعث می شود که کودک دیگر خودش را دوست نداشته باشد، علاوه بر این تفاوت گذاشتن بین فرزندان، غیاب والدین یا مقایسه کودک با دیگران باعث می شود که این حس در کودک به وجود بیاید و تقویت شود

نکات مهم در مورد حس شرم تاکسیک اینهاست:
احساس شرم در ناخودآگاه می نشیند و عیان نیست ؛ در نتیجه به شکل های دیگر خودش را نشان می دهد
احساس شرم و گناه در بسیاری موارد از مردم عادی طولانی تر می شود
در موارد شدید، حتا تفکر باعث ایجاد این حس می شود / فرد بدون انجام کاری - حتا با فکر به یک کار - احساس گناه و شرم می کند
تکرار حس شرم می تواند فرد را به افسردگی برساند
همچنان که فرد دچار اضظراب مدام است؛ زیرا می ترسد هر کاری باعث بازگشت این حس می شود و فرد می ترسد

نتیجه این اتفات باعث می شود که فرد
خود را دوست نداشته باشد
همیشه خود را مقصر بداند
من آدم بدی هستم
من خودخواه هستم
من بدردبخور نیستم
من بی اهمیت هستم

می خواهم تاکید کنم که مذهب این احساس را تشدید می کند و در نتیجه انسان های مذهبی باید بیش از دیگران به خودشان و ساز و کار دنیای پیرامون دقت کنند. به عنوان مثال، وقتی ادعا می شود که شما چون فلان کار را انجام ندادید / یا دادید زلزله می آید، نوعی سو استفاده از احساس شرم تاکسیک است. از نظر منطقی، خداوند متعال به دلیل این که عده ای از انسان ها کار خطایی کردند، مومنان دیگر را جریم نمی کند و آزاد نمی دهد. بنابراین، در یک جامعه مذهبی مانند ایران باید بیشتر مراقب باشیم که مورد سو استفاده قرار نگیریم. علاوه بر این، باید حواس مان باشد که عبور از این حس نیازمند کار بسیار است

No comments: